۳۶۶ بار خوانده شده
خفته در چشم تو نازی است که من میدانم
نگهت دفتر رازیست که من میدانم
قصه ای را که به من طره ی کوتاه تو گفت
رشته ی عمر درازیست که من میدانم
بینیازانه به ما میگذرد دوست،ولی
سینهاش بحر نیازیست که من میدانم
گرچه در پای تو خاموش فتادست ای شمع
سایه رو سوز و گدازیست که من میدانم
یک حقیقت به جهان هست که عشقش خوانند
آن هم ای دوست مجازیست که من میدانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
نگهت دفتر رازیست که من میدانم
قصه ای را که به من طره ی کوتاه تو گفت
رشته ی عمر درازیست که من میدانم
بینیازانه به ما میگذرد دوست،ولی
سینهاش بحر نیازیست که من میدانم
گرچه در پای تو خاموش فتادست ای شمع
سایه رو سوز و گدازیست که من میدانم
یک حقیقت به جهان هست که عشقش خوانند
آن هم ای دوست مجازیست که من میدانم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:ازدواج
گوهر بعدی:زبان عشاق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.