عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۵۸
تا کی ورق عمر بهم در شکنیم
وین خندۀ می در دل اغر شکنیم؟
برخیز و پیاله را زمی پر دل کن
تا بوک مصاف غم بهم بر شکنیم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۵۹
وقتست که قصد عالم پاک کنیم
وین پشت دو تا گشته بر افلاک کنیم
خر پشته نشین قالبم می گوید
وقتست که رو ی خیمه در خاک کنیم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۶۰
از بهر چه عیش آشکارا نکنیم
چون گل علم نشاط برپا نکنیم؟
تا چند ز کرد و خورد؟ بل تا دوسه روز
جز می نخوریم و جز تماشا نکنیم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۶۱
گر با تو بنای وصل آغاز نهیم
روی از غم دل بنعمت و ناز نهیم
همچون پرگار این همه سرگردانی
چندان باشد که سر بسر بازنهیم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۶۲
ماییم نگین خاتم جان ماییم
ماییم که بیگار خرد فرماییم
در آتش غم چو شمع از آن فرساییم
کز جسم بکاهیم و بجان افزاییم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۷۱
قومی شده نازنده باسرار نهان
قومی شده نازنده باسباب جهان
ماییم درین میان نه زین قوم نه زان
در حسرت هر دو برده عمری بزیان
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۷۷
برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و جهان بشادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت بتو خود نیامدی ازدگران
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۸۶
تا چند ازین غم فراوان خوردن؟
سیلیّ جهان بگردن جان خوردن
نان می نخوری تو از غم نان خوردن
زین بیش غم بیهده نتوان خوردن
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۰۵
امروز منم زبیم جان نا ایمن
فردا ز عذاب جاودان نا ایمن؟
بیچاره کجا رخت سعادت بنهد
آنکس که بود در دو جهان نا ایمن
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۱۵
فرّاش چمن باد شمالست اکنون
بی باده و گل عمر و بالست اکنون
می خور که با جماع همه اهل خرد
خون رزو مال گل حلالست اکنون
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۱۶
سبحان الله ز گردش چرخ برین
بی شرکت من غمی نیاید بزمین
ور روی زمین نشاط و شادی گیرد
ما را نبود بنیم جو بهره ازین
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۲۸
نه کوه گران پای بدارد با تو
نه باد سبک چخیر یارد با تو
چون میوه بپای خود رود بر سر دار
هر کو چو گیاه سر بر آرد با تو
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۵۱
ای قامت تو چو روز در دی کوتاه
زنهار مدار دست از می کوتاه
خورشید رخت بلند از آن برنامد
تا دست زوال باشد از وی کوتاه
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۶۹
تا چند می و ساغر و ساقی طلبی؟
با اهل فضول هم وثاقی طلبی؟
نامد گه آن که چشم دل بازکنی
وز باقی عمر عمر باقی طلب کنی؟
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۷۳
گز زآنکه ترا بکشتنم باشد رای
باشم سوی خویش مرگ را راهنمای
در اتش اگر رضای طبعت بینم
چون شمع بسر شوم در آتش نه پای
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۸۸
دردیدۀ روزگارنم بایستی
یا با غم من صبر بهم بایستی
یا مایۀ غم چو عمر کم بایستی
یا عمر باندازۀ غم بایستی
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۰۵
شادی مطلب دلا برو شاد بزی
تن در غم گردون ده و آباد بزی
از هر چه ز تو برید خواهد فردا
امروز ببر بنقد و آزاد بزی
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۰۶
در بند جهان مباش و آزاد بزی
و ز باده خراب گرد و آباد بزی
تا زنده یی از مرگ نباشی ایمن
یکباره بمیر و تا ابد شاد بزی
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۱۲
چون نیست شکر لبی که بخشد بوسی
یا ممدوحی که باشدم ناموسی
من نیز برای دفع هر افسوسی
اندر خور وقت می کنم سالوسی
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۱۳
زین گونه که تو بدل ربایی فاشی
عاشق خواهی ز سنگ صد بتراشی
معشوقی تو بعشق کس نیست گرو
خود هم تو سزد که عاشق خود باشی