0 امتیاز
58 بازدید
در نقد و تحلیل توسط

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (28.8هزار امتیاز)
ویرایش شده توسط
در سنبلش آویختم از روی نیاز

 گفتم من سودازده را کار بساز

 گفتا که لبم بگیر و زلفم بگذار

 در عیش خوش‌آویز نه در عمر دراز

به نظر میاد در گیسویش آویختم درست باشه و نه سنبلش، چون در مصراع سوم گفته زلفم بگذار.

برداشت من از این رباعی این هست که حافظ انسان را از دل بستن به دنیا و سختگیری به خاطر آن نهی کرده و دعوت به خوشی و در حال زندگی کردن و دم را غنیمت دانستن می کند.

به نظر من در این رباعی شاعر دنیا را به معشوقی با گیسوی بلند تشبیه کرده که عاشق زلف او را گرفته و از او می خواهد که کمکش کند زیرا او سودازده و ورشکسته و پریشان است اما  معشوق او را به عشقبازی دعوت می کند و از او می خواهد که دم را غنیمت بداند، لبانش را ببوسد و دست از  سر زلف او یعنی دست از سر نگرانیهای دنیوی بردارد و خوش باشد.
به پرسش و پاسخ (گوهرین) خوش آمدید، اینجا مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران این مجموعه است. برای استفاده از تمامی امکانات لطفا ثبت نام نمایید.

360 سوال

308 پاسخ

69 دیدگاه

142 کاربر

سوالات مشابه

0 امتیاز
1 پاسخ 55 بازدید
سوال شده ژان 3, 2023 در توضیح و تفسیر توسط Mehrit127 (28.8هزار امتیاز)
0 امتیاز
0 پاسخ 17 بازدید
سوال شده 12 ژان 2024 در نقد و تحلیل توسط بی نام
0 امتیاز
1 پاسخ 64 بازدید
0 امتیاز
0 پاسخ 5 بازدید
سوال شده 1 روز قبل در توضیح و تفسیر توسط بی نام
0 امتیاز
1 پاسخ 72 بازدید
سوال شده ژوئیه 25, 2023 در توضیح و تفسیر توسط بی نام
...