0 امتیاز
248 بازدید
در توضیح و تفسیر توسط

1 پاسخ

+1 امتیاز
توسط (28.8هزار امتیاز)
ویرایش شده توسط

چو لطف کارفرما هست یارم

اگر کوهی بود از جا برآرم

توان با شوق کوهی را زجا کند

فسرده خار نتواند ز پا کند

گل افسرده را آبی نباشد

دل افسرده را تابی نباشد

به خود این کار را مشکل توانم

وگر بتوان ز شوق دل توانم

در این کار ار دلم گیرد ثباتی

نگیرد جز به اندک التفاتی

بیتی که از معنایش پرسیده اید، یکی از ابیات منظومه فرهاد و شیرین،اثر وحشی بافقی  در بیان گرفتاری عشق فرهاد به شیرین است و می توان آن را چنین معنا کرد:اگر شور و اشتیاق به انجام کاری در سر انسان باشد می تواند به خوبی از عهده ی آن برآید انسان مشتاق و عاشق،کوه را هم جابجا می کند ولی انسان افسرده و بی انگیزه، حتی قادر به درآوردن خار از پای خودش هم نیست.

به پرسش و پاسخ (گوهرین) خوش آمدید، اینجا مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران این مجموعه است. برای استفاده از تمامی امکانات لطفا ثبت نام نمایید.

364 سوال

313 پاسخ

75 دیدگاه

159 کاربر

سوالات مشابه

0 امتیاز
1 پاسخ 42 بازدید
0 امتیاز
0 پاسخ 46 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 69 بازدید
+1 امتیاز
2 پاسخ 88 بازدید
...