0 امتیاز
71 بازدید
در توضیح و تفسیر توسط (350 امتیاز)
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز.‌اگر مقدور است لطفا در معنی این حکایت از سنایی به من کمک کنید. ممنون:

بود اندر سرخس یک روزی

مجلسی بس به رونق و سوزی

مجلسی پر ز ناله و شیون

گفت آن صدر دین و فخر زمن

آن چو موسی ز شوق بر سرِ طور

بوالمفاخر محمّد منصور

من بدان مجلس اندرون بودم

زان عبارت به دل برآسودم

این حکایت ز روی نکته براند

دُرّ معنی درو به رمز افشاند

بشنو این را که هست قول سدید

که به جایی مگر که پیر و مرید

درفتادند چون سماعی بود

دیو را اندر آن دفاعی بود

وجد افتاد هردو را بتمام

درگذشتند از حلال و حرام

پیر می رقص کرد در حالت

زانکه از شوق بود با آلت

دید مردی مرید آهسته

زیر زنّار بر میان بسته

گفت کای پیر این امانت کیست

بسته زنّار بر میانت چیست

پیر گفتش که ای فضول نیوش

سِر چو دیدی خموش باش خموش

کین نه زنّار بلکه زنهارست

روضهٔ روح را چو انهارست

از پی قهر نفس بی‌دینم

بستن کُستی است آیینم

تا بداند که گبر بی قدرست

کار او پیش صدر دین غدرست

هر سَحر کو ز خواب برخیزد

پیش کو شرّ و فتنه انگیزد

من کنم عرضه بر وی این زنّار

تا ز پندار بد شود بیدار

گویم ای گبر آنکه این دارد

از کجا نیم ذرّه دین دارد

ز اهل ناری نه در خورِ نوری

دام دیوی نه حلّهٔ حوری

تا در آن دم بتر ز خویش ز شر

نشناسد کسی ز جمله بشر

نکند کبر و کین نیامیزد

از ره جهل و حمق برخیزد

تا بدین فن ز عُجب و استکبار

باز دارم ورا به لیل و نهار

هم سلامت بود مرا ز شرش

هم به خود نبود از بطر نظرش
توسط (12.3هزار امتیاز)
حکایت طولانی است. اگر ابیاتی که در معنای آن مشکل دارید می نوشتید، بهتر بود.

2 پاسخ

0 امتیاز
توسط
قسمتی که شیخ جواب مریدشو داد رو متوجه نمیشم.
0 امتیاز
توسط (12.3هزار امتیاز)
پیر به او گفت ای گستاخ گوش کن، وقتی رازی بر تو آشکار شد، خاموش باش و آن را برملا مکن.

این زنار نیست، بلکه برای هشدار و امان است. این همچون رودی در گلستان روح است.

برای تنبیه نفس، این کمربند را می بندم.

برای اینکه نفسم بداند که کافر و بی ارزش است و کارش نیرنگ و فریب است.

هر سحر که از خواب بیدار می شود، و می خواهد مشغول ایجاد شر و فتنه شود.

من این زنار را به او نشان می دهم تا از خیال بد خود آگاه شود.

به نفس خود می گویم، ای کافر! کسی که این کمربند را دارد، به اندازه نصف یک ذره دین ندارد.

ای نفس! تو مستحق آتش هستی و شایسته روشنایی نیستی. جایگاه شیاطین هستی نه بهشتیان.

به اینگونه به نفس خود می آموزم که کسی نباید خود را بهتر از دیگران تصور کند.

کسی نباید تکبر و کینه داشته باشد و راه جهالت و حماقت در پیش بگیرد.

با این روش نفس خود را شبانه روز از خودخواهی و تکبر دور نگه می دارم.

همچنین از شر نفس خود در امان خواهم بود.
سوال شده نوامبر 9, 2023 در توضیح و تفسیر توسط (350 امتیاز)
باز کردن از نو نوامبر 12, 2023 توسط
یک دنیا ممنون بابت تفسیر خوبتون
به پرسش و پاسخ (گوهرین) خوش آمدید، اینجا مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران این مجموعه است. برای استفاده از تمامی امکانات لطفا ثبت نام نمایید.

364 سوال

313 پاسخ

75 دیدگاه

156 کاربر

سوالات مشابه

+1 امتیاز
1 پاسخ 46 بازدید
سوال شده نوامبر 9, 2022 در توضیح و تفسیر توسط مهری طهماسبی دهکردی
0 امتیاز
1 پاسخ 20 بازدید
سوال شده 3 فوریه 2024 در توضیح و تفسیر توسط آذر (350 امتیاز)
0 امتیاز
3 پاسخ 60 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 54 بازدید
سوال شده نوامبر 20, 2023 در توضیح و تفسیر توسط آذر (350 امتیاز)
0 امتیاز
0 پاسخ 28 بازدید
سوال شده نوامبر 9, 2023 در توضیح و تفسیر توسط آذر (350 امتیاز)
...