0 امتیاز
83 بازدید
در توضیح و تفسیر توسط
توسط (28.9هزار امتیاز)
ویرایش شده توسط
در این لینک آقای پرویز شهبازی این غزل را معنا کرده اند؛

https://www.aparat.com/v/gENIk


غزل از مولانا
عاشق دلبر مرا شرم و حیا چرا بود

چونک جمال این بود رسم وفا چرا بود

این همه لطف و سرکشی قسمت خلق چون شود

این همه حسن و دلبری بر بت ما چرا بود

درد فراق من کشم ناله به نای چون رسد

آتش عشق من برم چنگ دوتا چرا بود

لذت بی‌کرانه ایست عشق شدست نام او

قاعده خود شکایتست ور نه جفا چرا بود

از سر ناز و غنج خود روی چنان ترش کند

آن ترشی روی او روح فزا چرا بود

آن ترشی روی او ابرصفت همی‌شود

ور نه حیات و خرمی باغ و گیا چرا بود


به نظر من مولانا می گوید عاشق هرگز نباید اهل شکوه و شکایت باشد زیرا با این شکایتها در حق معشوقش جفا می کند.

2 پاسخ

0 امتیاز
توسط

لطفا معنای شعر را بفرمایید

0 امتیاز
توسط
لطفا پاسخ بدهید
به پرسش و پاسخ (گوهرین) خوش آمدید، اینجا مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران این مجموعه است. برای استفاده از تمامی امکانات لطفا ثبت نام نمایید.

368 سوال

314 پاسخ

76 دیدگاه

168 کاربر

سوالات مشابه

0 امتیاز
1 پاسخ 71 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 490 بازدید
0 امتیاز
0 پاسخ 41 بازدید
+1 امتیاز
1 پاسخ 184 بازدید
...