۱۵۸ بار خوانده شده

فضیلت و اعمال مشترکه ماه شعبان

آگاه باش که شعبان ماه بسیار برجسته و عالی رتبه ای است و به سید انبیاء انتساب دارد و آن حضرت همه ی این ماه را روزه می گرفت و روزه آن را به ماه رمضان وصل می کرد و می فرمود: شعبان ماه من است، هرکه یک روز از این ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب می شود.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: چون ماه شعبان می رسید حضرت زین العابدین(علیه السلام) اصحاب خود را جمع می کرد و می فرمود: ای اصحاب من، می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) می فرمود: شعبان ماه من است؛ پس در این ماه برای جلب محبّت پیامبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار خویش، روزه بگیرید، به خدایی که جان علی بن الحسین(علیه السلام) به دست قدرت اوست، سوگند یاد می کنم از پدرم حسین بن علی(علیه السلام) شنیدم که فرمود: از امیر المؤمنین(علیه السلام) شنیدم: هر که شعبان را برای محبّت پیامبر و تقرّب جستن به سوی خدا روزه بگیرد، خدا او را دوست بدارد و در روز قیامت به کرامتش نزدیک کند و بهشت را بر او واجب گرداند.

شیخ از صفوان جمّال روایت کرده است: که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: کسانی را که پیرامون تو هستند به روزه شعبان وادار کن. گفتم: فدایت شوم، مگر در فضیلت آن چیزی می بینی؟

فرمود: آری رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هرگاه هلال شعبان را می دید، به منادی دستور می داد تا در مدینه ندا کند: ای اهل مدینه، من از جانب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به سوی شما فرستاده شده ام، آن حضرت می فرماید: آگاه باشید، به درستی که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را که مرا در ماه من یاری کند، یعنی آن را روزه بگیرد؛ سپس امام صادق(علیه السلام) چنین گفت: امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمود:

از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد و تا زمانی که زنده هستم به خواست خدا از من فوت نخواهد شد. پس می فرمود: روزه دو ماه شعبان و رمضان مایه توبه و آمرزش خداست.

اسماعیل بن عبد الخالق روایت کرده است: نزد امام صادق(علیه السلام) بودم، ذکر روزه شعبان به میان آمد، حضرت فرمود: در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است تا جایی که انسان مرتکب قتل حرام می شود، پس اگر شعبان را روزه بگیرد، این روزه به او سود می رساند و به خواست خداوند آمرزیده می شود!

آگاه باش اعمال این ماه برجسته و عالی رتبه بر دو بخش است:

« اعمال مشترک» و «اعمال ویژه».

امّا اعمال مشترک، پس چند عمل است:

اوّل:

هر روز «هفتاد مرتبه » بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.
از خدا آمرزش و توبه می خواهم.

دوم:

هر روز «هفتاد مرتبه» بخواند:

أَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذِی لَاإِلهَ إِلّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَی الْقَیوْمُ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ.
آمرزش می خواهم از خدا که معبودی جز او نیست، بخشنده ی مهربان، زنده به خود، پاینده و به سوی او باز می گردم.

در بعضی از روایات «الْحَیُّ الْقَیُّوْمُ» پیش از «الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ» است و عمل به هر دو خوب است؛ و از روایات استفاده می شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه «استغفار» است و هرکه در هر روز این ماه «هفتاد مرتبه» استغفار کند، مانند این است که در ماه های دیگر هفتاد هزار مرتبه استغفار بجا آورد.

سوّم:

در این ماه صدقه بدهد، گرچه نصف دانه خرمایی باشد تا حق تعالی بدن او را بر آتش دوزخ حرام کند.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: که از وجود مبارک ایشان درباره فضیلت روزه رجب پرسیدند، فرمود: چرا از روزه شعبان غافل هستید؟ راوی عرض کرد: یابنَ رسول الله، کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد، چه ثوابی دارد؟ فرمود: به خدا سوگند بهشت پاداش آن است.

عرض کرد: یابنَ رسول الله، بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه و استغفار، هرکه در ماه شعبان صدقه دهد حق تعالی آن را رشد و نمو دهد همان گونه که یکی از شما بچّه شترش را رشد می دهد تا آن که در قیامت، درحالی که به اندازه کوه احد شده باشد به صاحبش بازگردد.

چهارم:

در تمام این ماه «هزار مرتبه» بگوید:

لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ، وَ لا نَعْبُدُ إِلّا إِیاهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ.
معبودی جز خدا نیست و نپرستیم جز او را درحالی که عبادت را برای او خالص می کنیم، گرچه مشرکان را خوش نیاید.

این ذکر پاداش بسیاری دارد، از جمله اینکه در نامه عملش عبادت هزار ساله بنویسند.

پنجم:

در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت پس از سوره «حمد»، «صد مرتبه» سوره «توحید» خوانده و بعد از سلامِ نماز، «صد مرتبه» صلوات بفرستد تا حق تعالی هر حاجتی که در امر دین و دنیا دارد روا کند؛

و نیز روزه هر پنجشنبه این ماه فضیلت بسیار دارد. روایت شده: که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمان ها را زینت می کنند، پس فرشتگان عرض می کنند: خدایا! روزه داران این روز را بیامرز و دعای آنان را اجابت فرما.

در خبر نبوی است: هرکه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد، حق تعالی بیست حاجت از حاجات دنیا و بیست حاجت از حاجات آخرت او را برآورد.

ششم:

در این ماه بسیار صلوات فرستد.

هفتم (صلوات شعبانیه):

در هر روز شعبان در وقت زوال [وقت ظهر شرعی] و در شب نیمه ی آن این صلوات را که از حضرت زین العابدین (علیه السلام) روایت شده بخواند:

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَ مَوضِعِ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِکةِ، وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَ أَهْلِ بَیتِ الْوَحْی. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْک الْجارِیةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یأْمَنُ مَنْ رَکبَها، وَیغْرَقُ مَنْ تَرَکهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللَّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمد درود فرست، درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و معدن دانش و خانواده وحی، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، کشتی روان در اقیانوس های عمیق، هرکه به آن توسّل جوید ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند غرق شود، پیش افتاده از آن ها از دین خارج است و عقب مانده از آنان نابود است و همراه آنان ملحق به حق است.

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکهْفِ الْحَصِینِ، وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَ مَلْجَاَ الْهارِبِینَ، وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً کثِیرَةً تَکونُ لَهُمْ رِضاً، وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَداءً وَ قَضاءً بِحَوْلٍ مِنْک وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیبِینَ الْأَبْرارِ الْأَخْیارِ، الَّذِینَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایتَهُمْ.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، پناهگاه محکم و فریادرس بیچارگان درمانده و پناه گریختگان و دستاویز استوار برای چنگ اندازان، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، درودی فراوان که برای آنان موجب خشنودی و برای ما مایه اداکردن و بجا آوردن حق محمّد و خاندان محمّد باشد، به حول و نیرویت ای پروردگار جهانیان. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، آن پاکان و نیکان و خوبان که حقوقشان را بر همه واجب کردی و پیروی ولایتشان را بر همگان فرض نمودی.

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبِی بِطاعَتِک، وَ لَا تُخْزِنِی بِمَعْصِیتِک، وَارْزُقْنِی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیهِ مِنْ رِزْقِک؛ بِما وَسَّعْتَ عَلَی مِنْ فَضْلِک، وَ نَشَرْتَ عَلَی مِنْ عَدْلِک، وَ أَحْییتَنِی تَحْتَ ظِلِّک، وَ هذا شَهْرُ نَبِیک سَیدِ رُسُلِک شَعْبانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْک بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذِی کانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ یدْأَبُ فِی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فِی لَیالِیهِ وَ أَیامِهِ بُخُوعاً لَک فِی إِکرامِهِ وَ إِعْظامِهِ إِلی مَحَلِّ حِمامِهِ.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و دلم را با طاعتت آباد کن و به نافرمانی از خود رسوایم مساز و این امور را روزی من کن: حمایت از آن که رزقت را بر او تنگ گرفتی؛ به مدد آنچه از احسانت بر من وسعت دادی و از عدلت بر من گستردی و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی، این است ماه پیامبرت، آن سرور فرستادگان، شعبانی که آن را به رحمت و رضوانت پوشاندی، ماهی که رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در روزه داری و بپا داشتن عبادت در شب ها و روزهایش تا هنگام مرگ، با تمام توان کوشش می کرد، تنها برای فروتنی در برابرت و گرامی داشت و بزرگداشت ماه شعبان.

اللّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَی الاسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ، وَ نَیلِ الشَّفاعَةِ لَدَیهِ. اللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعاً، وَ طَرِیقاً إِلَیک مَهْیعاً، وَاجْعَلْنِی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی أَلْقاک یوْمَ الْقِیامَةِ عَنِّی راضِیاً، وَ عَنْ ذُنُوبِی غاضِیاً، قَدْ أَوْجَبْتَ لِی مِنْک الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَأَنْزَلْتَنِی دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْیارِ.
خدایا! ما را در این ماه به پیروی از روشش و رسیدن به شفاعتش یاری کن، خدایا! او را برای من شفیعی با شفاعت پذیرفته و راهی روشن به سویت قرار ده و ما را پیرو او گردان تا آنگاه که تو را در قیامت دیدار کنم، درحالی که از من خشنود باشی و از گناهانم چشم پوشی و رحمت و رضوانت را بر من واجب نموده و مرا در بهشت و جایگاه خوبان درآورده باشی.

هشتم (مناجات شعبانیه):

این مناجات را که از ابن خالویه روایت شده بخواند؛ به گفته او این مناجات حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امامان پس از اوست که در ماه شعبان می خواندند:

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائِی إِذا دَعَوْتُک، وَاسْمَعْ نِدائِی إِذا نادَیتُک، وَ أَقْبِلْ عَلَی إِذا ناجَیتُک، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیک، وَ وَقَفْتُ بَینَ یدَیک مُسْتَکیناً لَک، مُتَضَرِّعاً إِلَیک، راجِیاً لِما لَدَیک ثَوابِی، وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی، وَ تَخْبُرُ حاجَتِی، وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی، وَ لَا یخْفی عَلَیک أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوای، وَ ما أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی، وَ أَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی، وَ أَرْجُوهُ لِعاقِبَتِی، وَ قَدْ جَرَتْ مَقادِیرُک عَلَی یا سَیدِی فِیما یکونُ مِنِّی إِلی آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیتِی وَبِیدِک لَابِیدِ غَیرِک زِیادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و شنوای دعایم باش آنگاه که می خوانمت و صدایم را بشنو هنگامی که صدایت می کنم و به من توجّه کن هنگامی که با تو مناجات می نمایم، همانا به سوی تو گریختم و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم می دانی و حاجتم را خبر داری، نهانم را می شناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشیده نیست و آنچه می خواهم به زبان آرم و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که برای عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه برای من تقدیر کرده ای ای آقای من، در آنچه تا پایان عمر بر من فرود می آید از نهان و آشکارم جاری شده است و تنها به دست توست نه به دست غیر تو، فزونی و کاستی ام و سود و زیانم.

إِلهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یرْزُقُنِی؟ وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی ینْصُرُنِی؛ إِلهِی أَعُوذُ بِک مِنْ غَضَبِک وَ حُلُولِ سَخَطِک. إِلهِی إِنْ کنْتُ غَیرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِک فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَی بِفَضْلِ سَعَتِک. إِلهِی کأَنِّی بِنَفْسِی واقِفَةٌ بَینَ یدَیک وَ قَدْ أَظَلَّها حُسْنُ تَوَکلِی عَلَیک فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِک.
معبودم! اگر محرومم کنی پس کیست آن که به من روزی دهد؟ و اگر خوارم سازی پس کیست آن که به من یاری رساند؛ خدایا! به تو پناه می آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت. خدایا! اگر شایسته رحمتت نیستم، تو سزاواری که بر من با فراوانی فضلت بخشش کنی، معبودم! گویی من با همه هستی ام در برابرت ایستاده ام، درحالی که حسن اعتمادم به تو، بر وجودم سایه افکنده است و آنچه را تو شایسته آنی بر من جاری کرده ای و مرا با عفوت پوشانده ای.

إِلهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلی مِنْک بِذلِک؟ وَ إِنْ کانَ قَدْ دَنا أَجَلِی وَ لَمْ یدْنِنِی مِنْک عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرارَ بِالذَّنْبِ إِلَیک وَسِیلَتِی. إِلهِی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها. إِلهِی لَمْ یزَلْ بِرُّک عَلَی أَیامَ حَیاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّک عَنِّی فِی مَماتِی.
معبودم! اگر گذشت کنی، چه کسی از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه، وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم. معبودم بر وجودم در فرمان بردن از آن گناه بار کردم، پس وای بر او اگر او را نیامرزی، معبودم نیکی ات بر من در روزهای زندگی ام پیوسته بود، پس نیکی خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن.

إِلهِی کیفَ آیسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِک لِی بَعْدَ مَماتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلّا الْجَمِیلَ فِی حَیاتِی؛ إِلهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَی بِفَضْلِک عَلی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ. إِلهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَی ذُنُوباً فِی الدُّنْیا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلی سَتْرِها عَلَی مِنْک فِی الْأُخْری.
معبودم چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم؟ درحالی که در طول زندگی ام مرا جز به نیکی سرپرستی نکردی؛ خدایا کارم را چنان که سزاوار آنی بر عهده گیر، خدایا به سوی من با احسانت بازگرد، به سوی گناهکاری که جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که بر پوشاندن آن ها در آخرت نیازمندترم.

إِلهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَی إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِک الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یوْمَ الْقِیامَةِ عَلی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ. إِلهِی جُودُک بَسَطَ أَمَلِی، وَ عَفْوُک أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی. إِلهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِک یوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَینَ عِبادِک. إِلهِی اعْتِذارِی إِلَیک اعْتِذارُ مَنْ لَمْ یسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یا أَکرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیهِ الْمُسِیئُونَ؛
معبودم محققاً به من نیکی کردی چرا که گناهم را در دنیا برای هیچ یک از بندگان شایسته ات آشکار نکردی، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مکن، معبودم جود تو آرزویم را گسترده ساخت و عفو تو از عمل من برتری گرفت. معبودم، روزی که در آن بین بندگانت داوری می کنی، مرا به لقائت خوشحال کن. معبودم عذرخواهی من از پیشگاهت عذرخواهی کسی است که از پذیرفتن عذرش بی نیاز نگشته، پس عذرم را بپذیر ای کریم ترین کسی که بدکاران از او پوزش خواستند.

إِلهِی لَاتَرُدَّ حاجَتِی، وَ لَا تُخَیبْ طَمَعِی، وَ لَا تَقْطَعْ مِنْک رَجائِی وَ أَمَلِی. إِلهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوانِی لَمْ تَهْدِنِی، وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعافِنِی. إِلهِی مَا أَظُنُّک تَرُدُّنِی فِی حاجَةٍ قَدْ أَفْنَیتُ عُمْرِی فِی طَلَبِها مِنْک. إِلهِی فَلَک الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دائِماً سَرْمَداً یزِیدُ وَ لَا یبِیدُ کما تُحِبُّ وَ تَرْضی.
معبودم، حاجتم را برمگردان و طمعم را قرین نومیدی مساز و امید و آرزویم را از خود قطع مکن. معبودم، اگر خواری ام را می خواستی، هدایتم نمی کردی و اگر رسوایی ام را خواسته بودی سلامتی ام نمی بخشیدی، معبودم، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در پیگیری اش سپری کرده ام، از درگاهت بازگردانی. معبودم تو را سپاس، سپاسی ابدی و جاودانه، همیشگی و بی پایان، سپاسی که افزون شود و نابود نگردد، آن گونه که پسندی و خشنود گردی.

إِلهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُک بِعَفْوِک، وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُک بِمَغْفِرَتِک، وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِّی أُحِبُّک. إِلهِی إِنْ کانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طاعَتِک عَمَلِی فَقَدْ کبُرَ فِی جَنْبِ رَجائِک أَمَلِی.
خدایا، اگر مرا بر جرمم بگیری، من نیز تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهانم بنگری، جز به آمرزشت ننگرم و اگر مرا وارد دوزخ کنی، به اهل آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم. خدایا، اگر عملم در برابر طاعتت کوچک بوده، همانا از جهت امیدِ به تو آرزویم بزرگ است.

إِلهِی کیفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِک بِالْخَیبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِک أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً؟! إِلهِی وَ قَدْ أَفْنَیتُ عُمْرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْک، وَ أَبْلَیتُ شَبابِی فِی سَکرَةِ التَّباعُدِ مِنْک. إِلهِی فَلَمْ أَسْتَیقِظْ أَیامَ اغْتِرارِی بِک، وَ رُکونِی إِلی سَبِیلِ سَخَطِک؛
معبودم، چگونه از بارگاهت با نومیدی و محرومیت بازگردم، درحالی که خوش گمانی ام به بخشش و وجودت این بوده که مرا نجات یافته و بخشیده باز می گردانی، معبودم عمرم را در آزمندی بی خبری از تو نابود کردم و جوانی ام را در مستی دوری از تو فرسوده نمودم. معبودم در روزگار غرور نسبت به تو، بیدار نشدم و هنگام اعتماد کردنم به لذت های دنیا به خشم تو آگاه نگشتم؛

إِلهِی وَ أَنَا عَبْدُک وَابْنُ عَبْدِک قائِمٌ بَینَ یدَیک، مُتَوَسِّلٌ بِکرَمِک إِلَیک. إِلهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیک مِمَّا کنْتُ أُواجِهُک بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائِی مِنْ نَظَرِک، وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْک إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکرَمِک. إِلهِی لَمْ یکنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیتِک إِلّا فِی وَقْتٍ أَیقَظْتَنِی لِمحَبَّتِک، وَ کما أَرَدْتَ أَنْ أَکونَ کنْتُ فَشَکرْتُک بِإِدْخالِی فِی کرَمِک، وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْک.
معبودم، و من بنده تو و فرزند بنده توأم، در برابرت ایستاده ام، به وسیلۀ بزرگواری ات به حضرت تو متوسّلم. معبودم، بنده ای هستم که به درگاهت از آنچه با آن با تو روبرو بوده ام از کمی حیایم از مراقبتت نسبت به من بیزاری می جویم و از تو درخواست گذشت می کنم، زیرا گذشت صفتی درخور کرم توست. معبودم برایم نیرویی نیست که خود را به وسیله آن از عرصه نافرمانی ات بیرون برم، مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازی و آن چنان که خواستی باشم، پس تو را سپاس می گذارم، برای اینکه در آستان بزرگواری ات واردم کردی و هم اینکه دلم را از آلایه های بی خبری از حضرتت پاک نمودی.

إِلهِی انْظُرْ إِلَی نَظَرَ مَنْ نادَیتَهُ فَأَجابَک، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِک فَأَطاعَک، یا قَرِیباً لَایبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ، وَیا جَواداً لَایبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ. إِلهِی هَبْ لِی قَلْباً یدْنِیهِ مِنْک شَوْقُهُ، وَ لِساناً یرْفَعُ إِلَیک صِدْقُهُ، وَ نَظَراً یقَرِّبُهُ مِنْک حَقُّهُ. إِلهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِک غَیرُ مَجْهُولٍ، وَ مَنْ لاذَبِک غَیرُ مَخْذُولٍ، وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیهِ غَیرُ مَمْلُوک؛
معبودم، بر من نظر کن، نظر به کسی که صدایش کردی و تو را اجابت کرد و به یاری ات به کارش گماشتی و او از تو اطاعت کرد، ای نزدیکی که از فریفتگان دور نمی شود و ای سخاوتمندی که از امید بستگان به پاداشش دریغ نمی ورزد. معبودم، قلبی به من عطا کن که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند و زبانی که صدقش به جانب تو بالا برده شود و نگاهی که حق بودنش او را به تو نزدیک نماید، معبودم، کسی که به تو شناخته شد، ناشناخته نیست و آن که به تو پناهنده شد خوار نیست و هرکه را تو به او روی آوری برده نیست؛

إِلهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِک لَمُسْتَنِیرٌ، وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِک لَمُسْتَجِیرٌ، وَ قَدْ لُذْتُ بِک یا إِلهِی فَلا تُخَیبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِک، وَ لَا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِک. إِلهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وِلایتِک مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِک. إِلهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکرِک إِلی ذِکرِک، وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجاحِ أَسْمائِک وَ مَحَلِّ قُدْسِک. إِلهِی بِک عَلَیک إِلّا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طاعَتِک، وَالْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضاتِک، فَإِنِّی لَا أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً، وَ لا أَمْلِک لَها نَفْعاً.
معبودم، آن که به تو راه جوید راهش روشن است و آن که به تو پناه جوید در پناه توست و من به تو پناه آوردم ای معبودم، پس گمانم را از رحمتت ناامید مکن و از مهربانی ات محرومم مساز، معبودم، در میان اهل ولایتت برنشانم، نشاندن آن که به افزون شدن محبّتت امید بسته، معبودم، شیفتگی به ذکرت را پیوسته به من الهام کن و همّتم را در نسیم کامیابی نام هایت و جایگاه قدست قرار ده. معبودم به حق خودت بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعتت و جایگاه شایسته بر ساخته از خشنودی ات برسان، زیرا که من نه بر دفعی از خود قدرت دارم و نه بر نفع خویش مالک هستم.

إِلهِی أَنَا عَبْدُک الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوکک الْمُنِیبُ فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَک، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِک. إِلهِی هَبْ لی کمالَ الانْقِطاعِ إِلَیک، وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیک، حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَ تَصِیرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِک. إِلهِی وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ نادَیتَهُ فَأَجابَک، وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِک، فَناجَیتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَک جَهْراً؛
معبودم، من بنده ناتوان گنه کار توأم و برده توبه کننده به پیشگاهت، مرا از کسانی که رویت را از آنان برگرداندی قرار مده و نه از کسانی که غفلتشان از بخششت محرومشان نموده. معبودم کمال جدایی از مخلوقات را، برای رسیدن کامل به خودت به من ارزانی کن و دیدگان دل هایمان را به پرتو نگاه به سوی خویش روشن کن تا دیدگان دل، پرده های نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد و جان هایمان آویخته به شکوه قدست گردد، خدایا مرا از کسانی قرار ده که صدایشان کردی، پس پاسخت دادند، به آن ها توجه فرمودی، پس در برابر بزرگی ات مدهوش شدند و با آنان راز پنهان گفتی و آنان آشکارا برای تو کار کردند؛

إِلهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلی حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْأَیاسِ، وَ لَا انْقَطَعَ رَجائِی مِنْ جَمِیلِ کرَمِک. إِلهِی إِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیک فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکلِی عَلَیک. إِلهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِک فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیقِینُ إِلی کرَمِ عَطْفِک. إِلهِی إِنْ أَنامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدادِ لِلِقائِک فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکرَمِ آلائِک.
معبودم، بر خوش بینی ام ناامیدی و یأس را چیره نسازم و امیدم از زیبایی کرمت قطع نشود. معبودم، اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم پوشی کن. معبودم، اگر گناهان از جایگاه شرافتمندانه لطفت مرا پائین آورده، اما یقین به کرم عطوفتت هشیارم کرده. معبودم، اگر غفلت از آماده شدن برای دیدارت به خوابم فرو برده، ولی معرفت به نعمت های کریمانه ات مرا بیدار ساخته است.

إِلهِی إِنْ دَعانِی إِلَی النَّارِ عَظِیمُ عِقابِک فَقَدْ دَعانِی إِلَی الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوابِک. إِلهِی فَلَک أَسْأَلُ وَ إِلَیک أَبْتَهِلُ وَأَرْغَبُ، وَ أَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یدِیمُ ذِکرَک، وَ لَا ینْقُضُ عَهْدَک، وَلَا یغْفُلُ عَنْ شُکرِک، وَ لَا یسْتَخِفُّ بِأَمْرِک.
معبودم، اگر بزرگی مجازاتت مرا به سوی آتش فرا خوانده، هرآینه ثواب برجسته ات مرا به سوی بهشت دعوت کرده، معبودم، از تو می خواهم و به پیشگاهت زاری نموده و شوق می ورزم و از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا از کسانی قرار دهی که ذکرت را همواره بر زبان دارند و پیمانت را نمی شکنند و از سپاست غافل نمی شوند و فرمانت را سبک نمی شمارند.

إِلهِی وَأَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّک الْأَبْهَجِ فَأَکونَ لَک عارِفاً، وَعَنْ سِواک مُنْحَرِفاً، وَ مِنْک خائِفاً مُراقِباً، یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکرامِ، وَ صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُو لِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کثِیراً.
خدایا، مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم و از غیر تو روی گردان شوم و از تو هراسان و برحذر باشم، ای دارای بزرگی و رأفت و محبت و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده اش و برخاندان پاکش باد.

این رازونیاز از مناجات های جلیل القدر ائمه(علیهم السلام) بوده و مشتمل بر مضامین بسیار بلندی است و هرگاه که حضور قلبی باشد، خواندن آن مناسب است.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:اعمال شب اول ماه شعبان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.