از جایی کپی نکن! از خودت بگو. از خودت بنویس.
مرا دردیست بی درمان ...
اگر یک کنکوری زمانی این پیامم رو دید میخوام بهش بگم با تمام وجودت تلاش کن مهم نیست الان پاییز،زمستان یا بهاره مهم اینکه بدونی تو قوی تر از این حرفایی که بخوای جا بزنی رفیق
شنیدن دوستت دارم از زبان کسی که عاشقش هستی بهترین جمله دنیاست❤️
آزاردهندهترین موضوع آپارتماننشینی تذکر مداوم به بچههاست. ندو. نپر. داد نزن. بشین.
زندگی باید بیش از اینها باشد
بیش از خواب و خوراک
بیشتر از آمد و شُدهای مدام
زندگی باید مثل یک رودِ خروشان باشد
ترسو ها
هیچ وقت آغاز نمی کنند
ضعیف ها
هیچ وقت تمام نمی کنند
و برنده ها
هیچ وقت کوتاه نمی آیند
تصمیم با شماست که از کدام دسته باشید.
ای برادر!
بیا به مزارِ زندهای برویم
و برای روحِ مردهی خود
یک دلِ سیر،
گریه کنیم
کاش می شد روی این دیوار خط کشید. دلم یه دیوار می خواد که قلم رو بردارم و مثل یه بچه شروع کنم به خط خطی کردنش. و کسی منو دعوا نکنه
گاهی تلاش می کنیم. خیلی زیاد. اما نتیجه ای که دنبالش هستیم به دست نمیاد. شاید مسیر رو اشتباه انتخاب کردیم. گاهی تغییر مسیر دادن شهامت می خواد. خیلی زیاد.
برایت می نویسم تو مختاری بخوانی یا نخوانی تو مختاری بمانی یا نمانی تو سلطانی تو جانانی تو شاهنشاه شاهانی تو معشوقی و محبوبی تو در چشم و نگاه من همیشه ، هر کجا باشی و با هر کس و در هر حال و احوالی فقط خوبی
به غیر از خوبی ات چیزی نمی خواهم ، به غیر از خوبی ات چیزی نمی بینم ،به جز تو من نمی بینم ،
خسته ام، همین.
نماز بی ولایت را قضا کن
به عمار و به مالک اقتدا کن
نماز بی ولایت بی نمازیست
برو توبه به درگاه خدا کن!
محسن زارعی
کپی بدون صلوات حرام است
از تلخ ترین جملات تاریخ ادبیات شاید
عبارت کتاب : اِنی راحله السباعی باشه
جایی که دختری عاشق را با زور به
عقد مرد دیگه ای در میارند ،
وقتی حلقه را به دستش میندازن
میگه :
یمکن ان یُخنق من اصبعه ....
هرگز گمان نمی کردم که آدمیزاد ممکن
است از انگشتانش به دار آویخته
شود !
نور
و گفت: "ابلیس را به خواب دیدم،
عصا برگرفتم تا او را بزنم!
هاتفی آواز داد که او از عصا نترسد،
از نوری ترسد که دل تو باشد."
عطار نیشابوری
سلام عید نوروز،آغاز سال ۱۴۰۳ شمسی را به اعضای محترم سایت گوهرین تبریک و تهنیت عرض می کنم.آرزو می کنم در سال نو سلامت و تندرست و شاد و موفق باشید.
یک سال مثل برق و باد گذشت.انگار همین دیروز سال۱۴۰۲ را آغاز کرده بودیم، حالا ناباورانه آخرین روزهایش را سپری می کنیم.به قول شاعر:
این قافله ی عمر عجب می گذرد!
دریاب دمی که با طرب می گذرد!