۱۷۱ بار خوانده شده

اعمال روز دهم، روز عاشورا

روز شهادت سیدالشهداء و روز مصیبت و حزن ائمه طاهرین و شیعیان ایشان است و در این روز سزاوار است شیعیان مشغول کاری از کارهای دنیا نگردند و برای خانه خود چیزی ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و عزاداری حضرت امام حسین(علیه السلام) را بر پا کنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتی که در ماتم عزیزترین اولاد و اقوام خود اشتغال می ورزند و آن حضرت را به «زیارت عاشورا» که پس از این در باب زیارات بیاید، زیارت کنند و در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت بکوشند و یکدیگر را در مصیبت آن وجود مقدّس به این جملات تعزیت گویند:

أَعْظَمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَجَعَلَنا وَ إِیاکمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیهِ الْإِمامِ الْمَهْدِی مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلامُ.
خدا مزدهای ما را به خاطر سوگواری مان برای حسین (درود بر او باد) بزرگ گرداند و قرار دهد ما و شما را از خونخواهانش به همراه ولی اش امام مهدی از خاندان محمّد (درود بر ایشان باد).

سزاوار است در این روز مقتل [یعنی کتاب هایی که پیرامون واقعه کربلا نگاشته شده است] بخوانند و یکدیگر را بگریانند؛ روایت شده: که چون حضرت موسی به ملاقات خضر و فرا گرفتن بعضی از حقایق از آن حضرت مأمور شد، اول چیزی که در هنگام ملاقات بین ایشان مذاکره شد، این بود که خضر برای حضرت موسی مصائب و بلاهایی را که بر آل محمّد(صلی الله علیه وآله) وارد می شود بیان کرد و هر دو گریستند و گریستن ایشان شدّت گرفت.

از ابن عباس روایت شده است: در ذی قار خدمت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) رسیدم، صحیفه ای به خط خود و دیکته شده پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیرون آورد و از آن صحیفه برای من خواند، در آن صحیفه مقتل امام حسین(علیه السلام) بود و اینکه چگونه شهید می شود و چه کسی او را به شهادت می رساند و چه کسی او را یاری می کند و چه کسی با او شهید می شود، پس آن حضرت گریه کرد گریه ای سخت و مرا به گریه انداخت.

فقیر گوید: اگر مقام را گنجایش بود، مختصر مقتلی در اینجا ذکر می کردم، امّا محل را گنجایش آن نیست؛ هرکه بخواهد به کتاب های ما درزمینهٔ مقتل رجوع کند.

در هر صورت اگر کسی در این روز نزد قبر مطهّر آن حضرت باشد و مردم را آب دهد، مانند کسی است که لشگر آن جناب را آب داده باشد و با آن حضرت در کربلا حاضر بوده و خواندن «هزار مرتبه» سوره «توحید» در این روز فضیلت بسیار دارد و روایت شده: که خدای رحمان به سوی او نظر رحمت کند و سید برای این روز دعایی نقل کرده شبیه به «دعای عشرات»، بلکه موافق بعضی روایات ظاهراً خود آن دعا باشد.

شیخ طوسی از عبدالله بن سنان از امام صادق(علیه السلام) چهار رکعت نماز و دعایی نقل کرده است که باید در این روز در حدود صبح یا نزدیک ظهر بخواند، ما به خاطر اختصار ذکر نکردیم؛ هرکه خواهان است به «زاد المعاد» رجوع کند؛

و نیز شایسته است که شیعیان در این روز بی آنکه قصد روزه کنند، از خوردن و آشامیدن امساک نمایند؛ و در پایان روز، پس از عصر غذا بخورند به غذایی که اهل مصیبت می خورند، مانند ماست یا شیر و امثال آن ها، نه مثل غذاهای لذیذ و جامه های پاکیزه بپوشند و به هیئت صاحبان مصیبت دگمه ها را بگشایند و آستین ها را بالا بزنند؛

و علامه مجلسی در «زاد المعاد» فرموده: بهتر آن است که روز نهم و دهم را روزه نگیرد، زیرا بنی امیه این دو روز را برای برکت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه می گرفتند و به دروغ، احادیث بسیار در فضیلت این دو روز و روزه آن ها را به حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) نسبت داده اند و از طریق اهل بیت احادیث بسیاری در مذمّت روزه این دو روز به ویژه روز عاشورا وارد شده و نیز بنی امیه(علیهم اللعنه) برای برکت، آذوقه سال را در روز عاشورا ذخیره می کردند!

به این خاطر از حضرت رضا(علیه السلام) روایت شده: هرکه کوشیدن در حوائج خود را در روز عاشورا ترک کند و به دنبال کاری نرود، حق تعالی حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد، حق تعالی روز قیامت را روز شادی و سرور و خوشحالی او گرداند و دیده اش در بهشت به ما روشن شود؛ هرکه روز عاشورا را روز برکت نامد و در آن روز برای منزل خود چیزی ذخیره کند خدا آن ذخیره را برای او مبارک نکند و روز قیامت با یزید و عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد(علیهم اللعنه) محشور گردد.

بنابراین انسان باید در روز عاشورا مشغول کاری از کارهای دنیا نگردد، بلکه در گریه و نوحه و مصیبت باشد و اهل خانه خود را دستور دهد که عزای آن حضرت را بپا دارند و مشغول ماتم و سوگواری باشند، چنان که در سوگ عزیزترین اولاد و اقوام خود مشغول می شوند و در آن روز بی آنکه قصد روزه کنند، از خوردن و آشامیدن امساک ورزند و در پایان روز پس از عصر غذا بخورند گرچه به جرعه آبی باشد و روزه کامل نگیرند، مگر آنکه در خصوص آن روز روزه واجب داشته باشد که به نذر یا مثل آن بر او واجب شده باشد و در آن روز در خانه خود آذوقه ذخیره نکند و لب به خنده نگشاید و به لهو و لعب نپردازد و «هزار مرتبه» قاتلان آن حضرت را لعنت کند و بگوید:

اللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ.
خداوندا بر قاتلان حسین (علیه السلام) لعنت فرست.

نویسنده گوید: از کلام این بزرگوار معلوم می شود که احادیثی که در فضیلت روز عاشوراست همه جعلی است و به دروغ به حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) نسبت داده اند.

صاحب کتاب «شفاء الصدور» در شرح این قسمت از زیارت عاشورا: «اللّهُمَّ إِنَّ هذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ» سخن را در این مقام گسترده کرده؛ خلاصه اش آنکه، تبرّک بنی امیه به این روز نامیمون بر چند وجه است:

اوّل:

ذخیره کردن غذا و آذوقه را در این روز مستحب شمردند و آن آذوقه را تا سال دیگر مایه سعادت و وسعت رزق و رفاه زندگی دانستند، چنان که در اخبار اهل بیت، از باب اشاره به ایشان، از این مطلب نهی مکرّر وارد شده.

دوم:

اقامه مراسم عید است، از توسعه رزق بر عیال و نو کردن لباس و کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و مصافحه و رسوم دیگر عید که راه و روش بنی امیه و پیروان ایشان بر آن جاری است.

سوم:

التزام به روزه این روز که اخبار بسیاری در فضیلت آن جعل کرده اند.

چهارم:

دعا و طلب حوائج در این روز را به عنوان روزی مبارک مستحب دانسته اند و برای این کار در این روز، با دروغ و ساختن حدیث و افترا، مناقب و فضائلی ساخته اند و دعاهایی چند تلفیق کرده، تعلیم عاصیان نمودند تا امر مبهم و درهم و کار اشتباه شود؛ چنان که در خطبه ای که در این روز در شهرهای خود می خوانند، برای هر پیامبر وسیله و شرفی در این روز یاد می کنند مانند خاموش شدن آتش نمرود، استقرار سفینه نوح، غرق شدن لشگریان فرعون و نجات یافتن عیسی از دار یهودیان؛ چنان که جبله مکیه نقل کرده است: که از میثم تمّار شنیدم که فرمود:

و الله این امّت پسر پیامبر خود را در محرّم در روز دهم به قتل می رسانند و هرآینه دشمنان حق این روز را روز برکت قرار می دهند و همانا این کار شدنی است و در علم خدای تعالی گذشته و من آن را می دانم به عهدی که از مولایم امیر المؤمنین(علیه السلام) به من رسیده.

جبّله می گوید: گفتم: چگونه مردم روز شهادت حسین(علیه السلام) را روز برکت قرار می دهند؟ میثم گریست و فرمود: حدیثی جعل می کنند که روز عاشورا روزی است که خدای تعالی توبه آدم را در آن قبول کرد، با اینکه خداوند توبه آدم را در ذوالحجه پذیرفت و گمان می کنند که عاشورا روزی است که خدا یونس را از شکم ماهی بیرون آورد، درحالی که خدا در ذوالقعده یونس را از شکم ماهی بیرون آورد و گمان می کنند این روز، روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت، با اینکه این واقعه در روز هیجدهم ذوالحجّه رُخ داده و گمان می کنند روزی است که خداوند دریا را برای موسی شکافت، درحالی که این حادثه در ربیع الاول بوده است.

در هر صورت با این همه تصریح و تأکید که در خبر میثم آمده است و در حقیقت از نشانه های نبوّت و امامت و دلیل بر حقّانیت طریقه شیعه است که این گونه اخبار یقینی را در اختیار گذاشته و مضمون آن مطابق با واقع محسوس است.

از عجایب است که دعایی بر طبق این اکاذیب، تلفیق شده و در کتاب های بعضی از بی خبران که غافل بوده اند، ذکرش به میان آمده و به دست عوام داده شده و البته خواندن آن دعا بدعت و حرام است و آن دعا این است:

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، سُبْحانَ اللّهِ مِلءَ الْمِیزانِ، وَمُنْتَهَی الْعِلْمِ، وَمَبْلَغَ الرِّضا، وَزِنَةَ الْعَرْشِ... بعد از دو سه سطر دارد: «ده مرتبه» صلوات بفرست و بگو: یا قَابِلَ تَوْبَةِ آدَمَ یوْمَ عاشُوراءَ، یا رافِعَ إِدْرِیسَ إِلَی السَّماءِ یوْمَ عاشُوراءَ، یا مُسَکنَ سَفِینَةِ نُوحٍ عَلَی الْجُودِی یوْمَ عاشُوراءَ، یا غِیاثَ إِبْراهِیمَ مِنَ النَّارِ یوْمَ عاشُوراءَ. .. إلی آخره.

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگی است، منزّه است خدا به پُری ترازو و نهایت دانش و سر حدّ خشنودی و وزن عرش... بعد از دو سه سطر دارد: «ده مرتبه» صلوات بفرستد و بگوید: ای پذیرنده توبه آدم در روز عاشورا، ای بالا برنده ادریس به آسمان در روز عاشورا، ای آرام دهنده کشتی نوح بر جودی در روز عاشورا، ای فریادرس ابراهیم از آتش در روز عاشورا.

شک نیست که این دعا را یکی از ناصبی های مدینه، یا خوارج مسقط یا امثال این ها جعل کرده و با این جعل کردن ظلم بنی امیه را به کمال رسانده...(پایان خلاصه کلام صاحب کتاب «شفاء الصدور»)

در هر صورت در پایان روز عاشورا سزاوار است یاد کردن حال اهل حضرت سیدالشهدا و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت، در سرزمین کربلا اسیر دشمنان گشته و به حزن و گریه مشغول بودند و مصائبی بر ایشان گذشت که در خاطر هیچ آفریده ای خطور نکند و قلم را تاب نوشتن آن نباشد و چه نیکو سروده هر که سروده:

فاجِعَةٌ اِنْ اَرَدْتُ اَکتُبُها

مُجْمَلَةً ذِکرَةً لِمُدِّکرٍ

فاجعه ای است اگر بخواهم آن را بنویسم

به صورت اجمال برای یادآوری یادآوران

جَرَتْ دُمُوعی فَحالَ حائِلُها

ما بَینَ لَحْظِ الْجُفُونِ وَالزُّبُرِ

اشکم روان شود، پس پرده گردد

میان نگاه چشم ها و صفحات کتاب

وَقالَ قَلْبی بُقْیا عَلَی فَلا

وَاللّهِ ما قَدْ طُبِعْتُ مِنْ حَجَرٍ

دلم گوید بر من رحمی که

سوگند به خدا من از سنگ سرشته نشدم

بَکتْ لَهَا الاْرْضُ وَ السَّماَّءُ

بَینَهُما فی مَدامِعٍ حُمُرٍ

بر آن مصیبت زمین و آسمان گریست

و هرچه ما بین آن دو می باشد، گریه ای خونبار

من از تحریر این غم ناتوانم

که تصویرش زده آتش بجانم

ترا طاقت نباشد از شنیدن

شنیدن کی بود مانند دیدن

پس برخیز و به رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا و امام مجتبی و سایر امامان از ذُریه سیدالشهدا(سلام الله علیهم) سلام کن و ایشان را بر این مصائب جانکاه با دل سوخته و چشم گریان تسلیت بگو و این زیارت را بخوان:

السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ لِی اللّهِ؛
سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، سلام بر تو ای وارث موسی هم سخن خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمّد محبوب خدا، سلام بر تو ای وارث علی امیرمؤمنان ولی خدا؛

السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الشَّهِیدِ سِبْطِ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ؛
سلام بر تو ای وارث حسن شهید نواده رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند بشارت دهنده و بیم دهنده و فرزند آقای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه بانوی بانوان جهانیان، سلام بر تو ای اباعبدالله، سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیده خدا، سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا، سلام بر تو ای تنهایی که انتقام خونت گرفته نشد؛

السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الْهادِی الزَّکی وَعَلَی أَرْواحٍ حَلَّتْ بِفِنائِک، وَأَقامَتْ فَی جِوارِک، وَوَفَدَتْ مَعَ زُوَّارِک، السَّلامُ عَلَیک مِنِّی مَا بَقِیتُ وَبَقِی اللَّیلُ وَالنَّهارُ، فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِک الرَّزِیةُ، وَجَلَّ الْمُصابُ فِی الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُسْلِمِینَ وَفِی أَهْلِ السَّمَاواتِ أَجْمَعِینَ وَفِی سُکانِ الْأَرَضِینَ فَإِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ، وَصَلَواتُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَتَحِیاتُهُ عَلَیک وَعَلَی آبائِک الطَّاهِرِینَ الطَّیبِینَ الْمُنْتَجَبِینَ وَعَلَی ذَرارِیهِمُ الْهُداةِ الْمَهْدِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای وَعَلَیهِمْ، وَعَلَی رُوحِک وَعَلَی أَرْواحِهِمْ، وَعَلَی تُرْبَتِک وَعَلَی تُرْبَتِهِمْ؛ اللّهُمَّ لَقِّهِمْ رَحْمَةً وَرِضْواناً وَرَوْحاً وَرَیحاناً.
سلام بر تو ای امام راهنما و پاک و بر ارواحی که به آستانت فرود آمدند و در جوارت اقامت گزیدند و همراه زائرانت وارد شدند، از من بر تو سلام تا زنده ام و تا شب وروز برپاست، همانا عزای تو بزرگ است و سوگواری در میان مؤمنان و مسلمانان و در همگی اهل آسمان ها و ساکنان زمین عظیم است، همه ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم، درودها و برکات و تحیات خدا بر تو و بر پدران پاک و پاکیزه و نجیبت و بر فرزندان راهنمای ره یافته آنان. سلام بر تو ای مولایم و بر ایشان و بر روح تو و روح آنان و بر خاکت و بر خاکشان؛ خدایا رحمت و خشنودی روح و ریحان بر آنان بیفکن؛

السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، یا ابْنَ خاتَمِ النَّبِیینَ، وَیا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، وَیا ابْنَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا شَهِیدُ، یا ابْنَ أَبَاالشُّهَداءِ. اللّهُمَّ بَلِّغْهُ عَنِّی فی هذِهِ السَّاعَةِ وَفِی هذَا الْیوْمِ وَفِی هذَا الْوَقْتِ وَفِی کلِّ وَقْتٍ تَحِیةً کثِیرَةً وَسَلاماً، سَلامُ اللّهِ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ یا ابْنَ سَیدِ الْعالَمِینَ وَعَلَی الْمُسْتَشْهَدِینَ مَعَک سَلاماً مُتَّصِلاً مَا اتَّصَلَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ؛
سلام بر تو ای مولایم ای اباعبدالله، ای فرزند خاتم انبیاء و ای فرزند آقای جانشینان و ای فرزند بانوی بانوان جهانیان، سلام بر تو ای شهید، ای فرزند شهید، ای برادر شهید، ای پدر شهیدان، خدایا از سوی من به حضرت او برسان، در این ساعت و در این روز و در این وقت و در همه وقت، تحیت بسیار و سلام، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، ای فرزند آقای جهانیان و بر شهید شدگان با تو، سلامی پیوسته، به پیوستگی شب و روز؛

السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الشَّهِیدِ، السَّلامُ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ، السَّلامُ عَلَی الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ الشَّهِیدِ، السَّلامُ عَلَی الشُّهَداءِ مِنْ وُلْدِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَی الشُّهَداءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ، السَّلامُ عَلَی الشُّهَداءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ، السَّلامُ عَلَی الشُّهَداءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ وَعَقِیلٍ، السَّلامُ عَلَی کلِّ مُسْتَشْهَدٍ مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبَلِّغْهُمْ عَنَّی تَحِیةً کثِیرَةً وَسَلاماً.
سلام بر حسین فرزند علی شهید، سلام بر علی فرزند حسین شهید، سلام بر عبّاس فرزند امیرمؤمنان شهید، سلام بر شهیدان از فرزندان امیرمؤمنان، سلام بر شهیدان از فرزندان حسن، سلام بر شهیدان از فرزندان حسین، سلام بر شهیدان از فرزندان جعفر و عقیل، سلام بر همه شهیدان همراه آنان از مؤمنان؛ خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و از سوی من درود بسیار و سلام فراوان به ایشان برسان؛

السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ أَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزاءَ فَی وَلَدِک الْحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیک یافاطِمَةُ أَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزاءَ فَی وَلَدِک الْحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ أَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزاءَ فِی وَلَدِک الْحُسَینِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ أَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزاءَ فَی أَخِیک الْحُسَینِ، یا مَوْلای یا أَبا عَبْدِ اللّهِ، أَنَا ضَیفُ اللّهِ وَضَیفُک وَجارُ اللّهِ وَجارُک، وَ لِکلِّ ضَیفٍ وَجارٍ قِری وَقِرای فِی هذَا الْوَقْتِ أَنْ تَسْأَلَ اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعَالی أَنْ یرْزُقَنِی فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ إِنَّهُ سَمِیعُ الدُّعاءِ قَرِیبٌ مُجِیبٌ.
سلام بر تو ای رسول خدا، خدا شکیبایی ات را در مصیبت فرزندت حسین نیکو گرداند، سلام بر تو ای فاطمه، خدا شکیبایی ات را در مصیبت فرزندت حسین نیکو گرداند، سلام بر تو ای امیرمؤمنان، خدا شکیبایی ات را در مصیبت فرزندت حسین نیکو گرداند، سلام بر تو ای ابا محمّد ای حسن مجتبی، خدا شکیبایی ات را در مصیبت برادرت حسین نیکو گرداند، ای مولای من ای اباعبدالله من مهمان خدا و مهمان تو و پناهنده به خدا و پناهنده به توأم، برای هر مهمان و پناهنده ای پذیرایی هست، پذیرایی من در این وقت این است که از خدای منزّه برتر بخواهی که آزادی از آتش دوزخ را نصیبم کند، همانا او شنوای دعا و نزدیک و اجابت کننده است.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:اعمال شب دهم، شب عاشورا
گوهر بعدی:روز بیست و پنجم ماه محرم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.