۱۶۸ بار خوانده شده

زیارت امیرالمؤمنین (ع) در شب مبعث

سومین زیارت از زیارات ویژۀ حضرت امیرمؤمنان، زیارت شب مبعث و روز آن است، یعنی شب بیست وهفتم رجب و روز آن که در آن سه زیارت وارد است:

اوّل:

«زیارت رجبیه»: «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِیائِهِ..» که در اعمال ماه رجب گذشت و آن زیارتی است که در ماه رجب، در هر یک از مشاهد مشرّفه خوانده می شود، ولی صاحب کتاب «مزار قدیم» و شیخ محمّد بن مشهدی آن را نیز از زیارت ویژۀ شب مبعث شمرده اند، چون آن زیارت را خواندی فرموده اند: بعد از آن دو رکعت نماز زیارت بخوان و هرچه خواهی دعا کن.

دوم:

زیارت «السَّلامُ عَلَی أَبِی الْأَئِمَّةِ وَمَعْدِنِ النُّبُوَّةِ..» است که علاّمه مجلسی آن را زیارت هفتم کتاب «تحفه» قرار داده است؛ و صاحب کتاب «مزار قدیم» گفته است مختص به شب بیست وهفتم رجب است، چنان که ما آن را در «هدیة الزائر» ذکر کردیم.

سوم:

زیارتی است که شیخ مفید و سید و شهید نقل کرده اند، به این صورت که چون در شب مبعث یا روز آن، خواستی امیرمؤمنان را زیارت کنی، بر در بارگاه شریفش مقابل قبر آن حضرت بایست و بگو:

أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طالِبٍ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَبْدُاللّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ، وَأَنَّ الْأَئِمَّةَ الطَّاهِرِینَ مِنْ وَُلَْدِهِ حُجَجُ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ.
گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه است و شریکی ندارد و گواهی می دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست و علی بن ابیطالب امیرمؤمنان بنده خدا و برادر رسول اوست و امامان پاک از فرزندانش حجّت های خدا بر آفریده های اویند.

پس وارد شو و نزدیک قبر آن حضرت بایست، به طوری که رویت به جانب قبر و پشت به قبله باشی، آن گاه «صد مرتبه» «اَللهُ اَکبَرُ» بگو و بخوان:

السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ خَلِیفَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ،
سلام بر تو ای وارث آدم جانشین خدا، سلام بر تو ای وارث نوح برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، سلام بر تو ای وارث موسی هم سخن خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمّد سرور رسولان خدا، سلام بر تو ای امیرمؤمنان، سلام بر تو ای پیشوای پرهیزگاران، سلام بر تو ای سرور جانشینان،

السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّراطُ الْمُسْتَقِیمُ؛ السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُهَذَّبُ الْکرِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الرَّضِی الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَدْرُ الْمُضِیءُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْفارُوقُ الْأَعْظَمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا السِّراجُ الْمُنِیرُ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْهُدی،
سلام بر تو ای جانشین رسول پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای وارث دانش پیشینیان، سلام بر تو ای خبر بزرگ، سلام بر تو ای راه راست؛ سلام بر تو ای پیراسته بزرگوار، سلام بر تو ای جانشین پرهیزگار، سلام بر تو ای پسندیده پاک، سلام بر تو ای ماه نوربخش، سلام بر تو ای بزرگ ترین صدّیق، سلام بر تو ای بزرگ ترین جداکننده حق و باطل، سلام بر تو ای چراغ نورافشان، سلام بر تو ای امام هدایت،

السَّلامُ عَلَیک یا عَلَمَ التُّقی، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ الْکبْری، السَّلامُ عَلَیک یا خاصَّةَ اللّهِ وَخالِصَتَهُ، وَأَمِینَ اللّهِ وَصَفْوَتَهُ، وَبابَ اللّهِ وَحُجَّتَهُ، وَمَعْدِنَ حُکمِ اللّهِ وَسِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِ اللّهِ وَخازِنَهُ، وَسَفِیرَ اللّهِ فِی خَلْقِهِ،
سلام بر تو ای پرچم پرهیزگاری، سلام بر تو ای حجّت بزرگ تر خدا، سلام بر تو ای بنده خاص و خالص حق و امین و برگزیده خدا و درگاه خدا و معدن حکم خدا و راز و گنجینه علم و خزانه دار و سفیر خدا در میان بندگان،

أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ؛ وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ، وَتَلَوْتَ الْکتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ، وَوَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ، وَتَمَّتْ بِک کلِماتُ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَنَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُو لِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
گواهی می دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی و امربه معروف و نهی ازمنکر کردی؛ و قرآن را تلاوت نموده آن گونه که شایسته تلاوت است و از جانب خدا دین را به مردم رساندی و به پیمان خدا وفا کردی و کلمات خدا به وسیله تو کامل شد و در راه خدا جهاد کردی، جهادی شایسته و برای خدا و رسولش (درود خدا بر او و خاندانش باد)

وَجُدْتَ بِنَفْسِک صابِراً مُحْتَسِباً مُجاهِداً عَنْ دِینِ اللّهِ، مُوَقِّیاً لِرَسُولِ اللّهِ، طالِباً مَا عِنْدَ اللّهِ، راغِباً فِیما وَعَدَ اللّهُ، وَمَضَیتَ لِلَّذِی کنْتَ عَلَیهِ شَهِیداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُو لِهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ مِنْ صِدِّیقٍ أَفْضَلَ الْجَزاءِ؛
خیرخواهی نمودی و به جانبازی برخاستی با صبر برای خدا، درحالی که دفاع کننده بودی از دین خدا و حفظ کننده جان رسول خدا، خواهان آنچه نزد خداست، مشتاق به آنچه خدا وعده داد و جهاد رفتی بر روشی که بر آن بودی، حاضر و گواه و گواهی شده، خدا پاداش دهد از سوی پیامبرش و از سوی اسلام و اهلش از چنین صدّیقی! برترین پاداش ها؛

أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَخْلَصَهُمْ إِیماناً، وَأَشَدَّهُمْ یقِیناً، وَأَخْوَفَهُمْ لِلّهِ، وَأَعْظَمَهُمْ عَناءً، وَأَحْوَطَهُمْ عَلَی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَأَکثَرَهُمْ سَوابِقَ، وَأَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَأَشْرَفَهُمْ مَنْزِلَةً، وَأَکرَمَهُمْ عَلَیهِ، فَقَوِیتَ حِینَ وَهَنُوا، وَلَزِمْتَ مِنْهَاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
گواهی می دهم تو اولین فرد ملّت بودی در اسلام و خالص ترینشان در ایمان و شدیدترینشان در یقین و ترسنده ترینشان از خدا و بزرگ ترینشان در قبول زحمت و با احتیاط ترینشان نسبت به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) و برترینشان در فضائل و زیادترینشان در سوابق و بلندترینشان در درجه و شریف ترینشان در منزلت و بزرگوارترینشان در پیشگاه او، پس نیرومند بودی هنگامی که مردم سست بودند و پای بند بودی راه رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش باد) را،

وَ أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ خَلِیفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِ الْمُنافِقِینَ، وَغَیظِ الْکافِرِینَ، وَضِغْنِ الْفاسِقِینَ، وَقُمْتَ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَنَطَقْتَ حِینَ تَتَعْتَعُوا، وَمَضَیتَ بِنُورِ اللّهِ إِذْ وَقَفُوا، فَمَنِ اتَّبَعَک فَقَدِ اهْتَدی، کنْتَ أَوَّلَهُمْ کلاماً، وَأَشَدَّهُمْ خِصاماً، وَأَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً، وَأَسَدَّهُمْ رَأْیاً، وَأَشْجَعَهُمْ قَلْباً، وَأَکثَرَهُمْ یقِیناً، وَأَحْسَنَهُمْ عَمَلاً وَأَعْرَفَهُمْ بِالْأُمُورِ؛
و گواهی می دهم که تو جانشین پیامبر بودی، جانشینی بر حق، در این امر به رغم خواهش منافقان و خشم کافران و کینه فاسقان تو را کشمکشی نبود، به کار حکومت قیام کردی، هنگامی که آن ها کاهلی کردند و نطق کردی، زمانی که آنان از سخن گفتن دم فرو بستند و به نور خدا پیش رفتی، آن زمان که آن ها توقّف کردند، پس هرکه تو را پیروی کرد راه یافت، تو اول آنان بودی در سخن گفتن و سخت ترینشان در دفاع و درست ترینشان در گفتار و استوارترینشان در رأی و شجاع ترینشان در قلب و زیادترینشان در یقین و نیکوترینشان در عمل و آگاه ترینشان به امور؛

کنْتَ لِلْمُؤمِنِینَ أَباً رَحِیماً إِذْ صارُوا عَلَیک عِیالاً، فَحَمَلْتَ أَثْقالَ مَا عَنْهُ ضَعُفُوا، وَحَفِظْتَ مَا أَضاعُوا، وَرَعَیتَ مَا أَهْمَلُوا، وَشَمَّرْتَ إِذْ جَبَُنُوا، وَعَلَوْتَ إِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ إِذْ جَزِعُوا، کنْتَ عَلَی الْکافِرِینَ عَذاباً صَبّاً وَغِلْظَةً وَغَیظاً، وَ لِلْمُؤْمِنِینَ غَیثاً وَخِصْباً وَعِلْماً،
برای اهل ایمان پدری مهربان بودی، زمانی که تدبیر امورشان به دست تو افتاد پس تو به دوش کشیدی، آنچه آنان از آن ناتوان شدند و حفظ کردی آنچه را آن ها تباه کردند و رعایت کردی آنچه را آن ها فرو گذاردند و دامن همّت به کمر زدی زمانی که ترسیدند و برتر شدی وقتی آزمند شدند و صبر کردی آنگاه که صبر نکردند، بر کافران عذابی ریزان بودی و شدید و خشمگین و برای مؤمنان باران رحمت و نعمت فراوان و دانش بی پایان بودی،

لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُک، وَلَمْ یزِغْ قَلْبُک، وَلَمْ تَضْعُفْ بَصِیرَتُک، وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُک، کنْتَ کالْجَبَلِ لَاتُحَرِّکهُ الْعَواصِفُ، وَلَا تُزِیلُهُ الْقَواصِفُ، کنْتَ کما قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ قَوِیاً فِی بَدَنِک، مُتَواضِعاً فِی نَفْسِک، عَظِیماً عِنْدَ اللّهِ، کبِیراً فِی الْأَرْضِ، جَلِیلاً فِی السَّماءِ؛
دلیلت کند نشد، دلت منحرف نگشت، بصیرتت به ناتوانی ننشست، وجودت نترسید، مانند کوه بودی که تندبادها حرکتش ندهد و شکننده ها از جا برش ندارد، آن چنان بودی که رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) فرمود: نیرومند در بدن، فروتن پیش خود، عظیم نزد خدا، بزرگ در زمین، با عظمت در آسمان؛

لَمْ یکنْ لِأَحَدٍ فِیک مَهْمَزٌ، وَلَا لِقائِلٍ فِیک مَغْمَزٌ، وَلَا لِخَلْقٍ فِیک مَطْمَعٌ، وَلَا لِأَحَدٍ عِنْدَک هَوادَةٌ، یوجَدُ الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ عِنْدَک قَوِیاً عَزِیزاً حَتَّی تَأْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوِی الْعَزِیزُ عِنْدَک ضَعِیفاً حَتَّی تَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ، الْقَرِیبُ وَالْبَعِیدُ عِنْدَک فِی ذلِک سَواءٌ، شَأْنُک الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُک حُکمٌ وَحَتْمٌ، وَأَمْرُک حِلْمٌ وَعَزْمٌ، وَرَأْیک عِلْمٌ وَحَزْمٌ،
برای احدی درباره تو جای طعنه زدن نبود و برای گوینده ای درباره ات زمینه عیب جویی وجود نداشت و برای خلق نسبت به تو برای خواسته های باطلشان جای طمعی و نه کسی را پیش تو توقّع نرمشی بود، ناتوان و خوار نزد تو، نیرومند و عزیز به حساب می آمد تا آن که حقّش را به سود او بگیری و نیرومند و عزیز پیش تو، ناتوان و خوار شمرده می شد تا حق را از چنگ او درآوری، نزدیک و دور نزد تو در این زمینه برابرند، کار تو حق و درستی و خوش رفتاری است و گفته ات داوری و قطعی و دستورت بردباری و تصمیم و رأیت دانش و تدبیر،

اعْتَدَلَ بِک الدِّینُ، وَسَهُلَ بِک الْعَسِیرُ، وَأُطْفِئَتْ بِک النِّیرانُ، وَقَوِی بِک الْإِیمانُ، وَثَبَتَ بِک الْإِسْلامُ، وَهَدَّتْ مُصِیبَتُک الْأَنامَ، فَإِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ؛ لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ خالَفَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنِ افْتَری عَلَیک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک وَغَصَبَک حَقَّک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، إِنَّا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بُرآءُ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً خالَفَتْک، وَجَحَدَتْ وِلایتَک، وَتَظاهَرَتْ عَلَیک وَقَتَلَتْک، وَحادَتْ عَنْک وَخَذَلَتْک، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَثْواهُمْ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ.
دین به تو اعتدال یافت و سختی به تو آسان شد و آتش ها به وسیله تو خاموش گشت و ایمان به حضرتت نیرومندی یافت و اسلام به تو پایدار شد و مصیبتت مردم را درهم شکست، پس ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم؛ خدا لعنت کند کسی که تو را کشت و آن که با تو مخالفت ورزید و آن که به تو دروغ بست و آن که بر تو ستم روا داشت و حقّت را غارت کرد و خدا لعنت کند کسی را که این خبر به او رسید و به آن خشنود شد، ما با توجّه به خدا از ایشان بیزاریم، خدا لعنت کند ملّتی را که با تو مخالفت ورزیدند و ولایتت را انکار نمودند و بر ضدّ تو به هم کمک رساندند و تو را کشتند و از تو منحرف شده و از یاری ات دریغ کردند؛ خدا را سپاس که آتش را جایگاه آنان قرار داد و چه جایگاهی است برای واردشدگان؛

أَشْهَدُ لَک یاوَلِی اللّهِ وَوَلِی رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ وَالنَّصِیحَة، وَأَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَبابُهُ، وَأَنَّک جَنْبُ اللّهِ وَوَجْهُهُ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، وَأَنَّک سَبِیلُ اللّهِ، وَأَنَّک عَبْدُ اللّهِ، وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، أَتَیتُک زائِراً لِعَظِیمِ حالِک وَمَنْزِلَتِک عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ، مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ بِزِیارَتِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ؛
برایت گواهی می دهم ای ولی خدا و ولی رسولش (درود خدا بر او و خاندانش باد) به رساندن پیام حق و ادای وظیفه و گواهی می دهم که تو محبوب و درگاه خدایی و سویی هستی که از آن به جانب خدا می آیند و تویی راه خدا و تویی بنده خدا و برادر رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) به نزدت آمده ام، زیارت کننده به خاطر بزرگ بودن موقعیّتت و جایگاهت نزد خدا و رسولش و به زیارتت به سوی خدا تقرّب می جویم، مشتاق به سوی توأم در شفاعت؛

أَبْتَغِی بِشَفاعَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنَ النَّارِ، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلَی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی، أَتَیتُک أَسْتَشْفِعُ بِک یا مَوْلای إِلَی اللّهِ وَأَتَقَرَّبُ بِک إِلَیهِ لِیقْضِی بِک حَوائِجِی، فَاشْفَعْ لِی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی اللّهِ فَإِنِّی عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاک وَزائِرُک وَلَک عِنْدَ اللّهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ، وَالْجاهُ الْعَظِیمُ، وَالشَّأْنُ الْکبِیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.
به شفاعتت رهایی خویش را می طلبم، از آتش به تو پناهنده ام، از گناهانم که بر پشت خود بار کرده ام گریزانم، هراسان به سوی توأم، درحالی که امید به رحمت پروردگار دارم، به سوی تو آمده ام، تو را به سوی خدا به شفاعت می گیرم ای مولایم؛ تقرّب می جویم به وسیله تو به خدا تا به وسیلۀ تو حاجاتم برآورده شود، ای امیرمؤمنان مرا به درگاه خدا شفاعت کن، من بنده خدا و دوست و زائر تو هستم، برای تو نزد خدا مقام معلوم و جایگاه بزرگ و شفاعت پذیرفته است.

اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَی عَبْدِک وَأَمِینِک الْأَوْفی، وَعُرْوَتِک الْوُثْقی، وَیدِک الْعُلْیا، وَکلِمَتِک الْحُسْنی، وَحُجَّتِک عَلَی الْوَری، وَصِدِّیقِک الْأَکبَرِ، سَیدِ الْأَوْصِیاءِ، وَرُکنِ الْأَوْ لِیاءِ، وَعِمَادِ الْأَصْفِیاءِ، أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَیعْسُوبِ الْمُتَّقِینَ، وَقُدْوَةِ الصِّدِّیقِینَ، وَ إِمامِ الصَّالِحِینَ؛ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ، وَالْمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَیبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّیبِ،
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و درود فرست بر بنده و امین کامل کنندۀ وظیفه ات و دست آویز محکم و برترت و کلمه نیکوتر و حجّت بر بندگانت و صدّیق اکبر و سرور جانشینان و پایه اولیا و تکیه گاه برگزیدگان، امیرمؤمنان و سر دستۀ پرهیزگاران و مقتدای صدّیقان و پیشوای شایستگان؛ آن معصوم از لغزش ها و بریده از نقایص و پیراسته از عیب و پاک از شک،

أَخِی نَبِیک، وَوَصِی رَسُولِک، وَالْبائِتِ عَلَی فِرَاشِهِ، وَالْمُوَاسِی لَهُ بِنَفْسِهِ، وَکاشِفِ الْکرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ سَیفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَمُعْجِزاً لِرِسَالَتِهِ، وَدَلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ، وَحامِلاً لِرایتِهِ، وَوِقَایةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ، وَیداً لِبَأْسِهِ، وَتاجاً لِرَأْسِهِ، وَباباً لِنَصْرِهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ حَتَّی هَزَمَ جُنُودَ الشِّرْک بِأَیدِک، وَأَبادَ عَساکرَ الْکفْرِ بِأَمْرِک، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فِی مَرْضاتِک وَمَرْضاةِ رَسُولِک، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلَی طاعَتِهِ، وَمَجِنّاً دُونَ نَکبَتِهِ، حَتَّی فاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ فِی کفِّهِ وَاسْتَلَبَ بَرْدَها وَمَسَحَهُ عَلَی وَجْهِهِ، وَأَعانَتْهُ مَلائِکتُک عَلَی غُسْلِهِ وَتَجْهِیزِهِ؛
برادر پیامبرت و جانشین رسولت و خوابیده بر بسترش و کمک دهنده به پیامبر با جانش و برطرف کننده اندوه از چهره اش، آن که او را قرار دادی شمشیری برای نبوّتش و معجزه ای برای رسالتش و دلالتی روشن برای حجّتش و حمل کننده پرچمش و نگه دارنده جانش و راهنمایی امّتش و نیرو برای نبردش و تاجی بر سرش و درگاهی برای یاری اش و کلیدی برای پیروزی اش تا سپاهیان شرک را با یاری ات شکست داد و اردوهای کفر را به دستورت نابود ساخت و جانش را در راه خشنودی تو و رسولت بخشید و آن را وقف بر اطاعت او سپری در برابر گرفتاری های پیامبر قرار داد تا جان پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش باد) در میان مشت او برآمد و از خنکی آن را در ربود و بر چهره خود کشید و فرشتگان او را بر غسل و تجهیز رسول خدا کمک کردند؛

وَصَلَّی عَلَیهِ وَواری شَخْصَهُ، وَقَضی دَینَهُ، وَأَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَلَزِمَ عَهْدَهُ، وَاحْتَذی مِثالَهُ، وَحَفِظَ وَصِیتَهُ، وَحِینَ وَجَدَ أَنْصاراً نَهَضَ مُسْتَقِلّاً بِأَعْباءِ الْخِلافَةِ، مُضْطَلِعاً بِأَثْقالِ الْإِمامَةِ، فَنَصَبَ رایةَ الْهُدَی فِی عِبَادِک، وَنَشَرَ ثَوْبَ الْأَمْنِ فِی بِلادِک، وَبَسَطَ الْعَدْلَ فِی بَرِیتِک، وَحَکمَ بِکتَابِک فِی خَلِیقَتِک، وَأَقامَ الْحُدُودَ، وَقَمَعَ الْجُحُودَ، وَقَوَّمَ الزَّیغَ، وَسَکنَ الْغَمْرَةَ، وَأَبادَ الْفَتْرَةَ، وَسَدَّ الْفُرْجَةَ، وَقَتَلَ النَّاکثَةَ وَالْقاسِطَةَ وَالْمارِقَةَ،
آن حضرت بر پیامبر نماز خواند و جنازه اش را در خاک گذاشت و قرض او را ادا کرد و به وعده اش وفا نمود و پای بند پیمانش شد و پا جای پایش نهاد و وصیتش را حفظ کرد و زمانی که یاورانی برای خود یافت، خود به کارهای سنگین خلافت قیام کرد، درحالی که با قدرت تمام بارهای گران امامت را به دوش کشید، پس پرچم هدایت را در میان بندگانت برافراشت و جامه امنیت را در کشورهایت گشود و عدالت را در میان مخلوقاتت گستراند، در بین مردم به قرآنت حکومت کرد و مقررّاتت را بر پا نمود و انکار را مقهور و خوار کرد، کجی را راست نمود و فتنه را آرام ساخت و سستی را به نابودی کشید و شکاف اجتماعی را بست و پیمان شکنان و ستمکاران و خارج شدگان از دین را کشت.

وَلَمْ یزَلْ عَلَی مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ؛ وَوَتِیرَتِهِ، وَلُطْفِ شاکلَتِهِ، وَجَمالِ سِیرَتِهِ، مُقْتَدِیاً بِسُنَّتِهِ، مُتَعَلِّقاً بِهِمَّتِهِ، مُباشِراً لِطَرِیقَتِهِ، وَأَمْثِلَتُهُ نَصْبُ عَینَیهِ یحْمِلُ عِبَادَک عَلَیها وَیدْعُوهُمْ إِلَیها إِلی أَنْ خُضِبَتْ شَیبَتُهُ مِنْ دَمِ رَأْسِهِ.
و همواره زندگی کرد بر راه و روش رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)؛ و طریق او و نرمی خوی او و زیبایی روش او، درحالی که به روشش اقتدا کرد و به بلندهمتی اش آویخت و عهده دار طریق او شد و نمونه های عالی کارهای حضرتش را نصب العین خود قرار داد؛ بندگانت را به آن کارها وادار می کرد و به آن امور دعوت می نمود تا وقتی که محاسنش به خون سرش رنگین شد؛

اللّهُمَّ فَکما لَمْ یؤْثِرْ فِی طاعَتِک شَکاً عَلَی یقِینٍ، وَلَمْ یشْرِک بِک طَرْفَةَ عَینٍ صَلِّ عَلَیهِ صَلاةً زاکیةً نامِیةً یلْحَقُ بِهَا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ فِی جَنَّتِک، وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْک فِی مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْجَسِیمِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا همچنان که او در طاعت تو شک را بر یقین ترجیح نداد و به اندازه چشم برهم زدنی بر تو شرک نیاورد، بر او درود فرست درودی پاکیزه، روینده که به وسیله آن در بهشت به درجه نبوت برسد و از جانب ما به او درود و سلام برسان و عنایت کن به ما از جانب خود، در دوستی اش فضل و احسان و مغفرت و خشنودی را که تو دارندۀ احسان بزرگی، به مهربانی ات ای مهربان ترین مهربانان.

سپس ضریح را ببوس و طرف راست صورت خود را بر آن بگذار و پس از آن جانب چپ را، آنگاه به سوی قبله برگرد و نماز زیارت بخوان و پس از نماز هرچه خواهی دعا کن و بعد از گفتن «تسبیح حضرت فاطمه زهرا»(سلام الله علیها) بگو:

اللّهُمَّ إِنَّک بَشَّرْتَنِی عَلَی لِسانِ نَبِیک وَرَسُولِک مُحَمَّدٍ صَلَواتُک عَلَیهِ وَآلِهِ فَقُلْتَ: «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»، اللّهُمَّ وَ إِنِّی مُؤْمِنٌ بِجَمِیعِ أَنْبِیائِک وَرُسُلِک صَلَواتُک عَلَیهِمْ، فَلَا تَقِفْنِی بَعْدَ مَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنِی فِیهِ عَلَی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ، بَلْ قِفْنِی مَعَهُمْ وَتَوَفَّنِی عَلَی التَّصْدِیقِ بِهِمْ. اللّهُمَّ وَأَنْتَ خَصَصْتَهُمْ بِکرامَتِک، وَأَمَرْتَنِی بِاتِّباعِهِمْ،
خدایا تو بر زبان پیامبر و رسولت محمّد (درود تو بر او و خاندانش) به من بشارت دادی و فرمودی: «و به مؤمنان مژده ده که آنان را نزد پروردگارشان پیشینه ای نیک [و جایگاهی با ارزش] است»؛ خدای من به همه پیامبران و رسولانت (درود تو بر ایشان) مؤمنم، پس از معرفت به آنان در موقعیتی قرارم مده که در برابر مردم رسوایم سازی، بلکه مرا با آنان قرار ده و با تصدیق به آنان بمیران؛ خدایا تو آنان را مخصوص به کرامتت گرداندی و مرا به پیروی از ایشان فرمان دادی؛

اللّهُمَّ وَ إِنِّی عَبْدُک وَزائِرُک مُتَقَرِّباً إِلَیک بِزِیارَةِ أَخِی رَسُولِک وَعَلَی کلِّ مَأْتِی وَمَزُورٍ حَقٌّ لِمَنْ أَتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَیرُ مَأْتِی، وَأَکرَمُ مَزُورٍ، فَأَسْأَلُک یا اللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا جَوادُ یا ماجِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ وَلَمْ یتَّخِذْ صاحِبَةً وَلَا وَلَداً أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ وَأَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَک إِیای مِنْ زِیارَتِی أَخا رَسُولِک فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَأَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یسارِعُ فِی الْخَیراتِ وَیدْعُوک رَغَباً وَرَهَباً، وَتَجْعَلَنِی لَک مِنَ الْخاشِعِینَ.
خدایا من بنده و زائر توأم، به تو تقرّب می جویم با زیارت برادر رسولت و بر هر آمده ای و زیارت شده ای، برای کسی که به نزد او آمده و زیارت کرده حقی است و تو بهترین دیدار شده و بزرگوارترین زیارت شده ای، پس از تو درخواست می کنم ای خدا، ای مهربان، ای بخشنده، ای جواد، ای بزرگوار، ای یکتا، ای بی نیاز، ای کسی که نزاده و زائیده نشده و احدی همتایش نبوده و همسر و فرزندی برنگرفته، اینکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی؛ و قرار دهی هدیه ات را برایم در زیارتم نسبت به رسولت، رهایی از آتش دوزخ و قرارم دهی از آنان که به سوی خیرات می شتابند و تو را با امید و بیم می خوانند و از فروتنان برای خود مقرّرم داری؛

اللّهُمَّ إِنَّک مَنَنْتَ عَلَی بِزِیارَةِ مَوْلای عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَوِلایتِهِ وَمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنِی مِمَّنْ ینْصُرُهُ وَینْتَصِرُ بِهِ، وَمُنَّ عَلَی بِنَصْرِک لِدِینِک. اللّهُمَّ وَاجْعَلْنِی مِنْ شِیعَتِهِ، وَتَوَفَّنِی عَلَی دِینِهِ. اللّهُمَّ أَوْجِبْ لِی مِنَ الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالْإِحْسانِ وَالرِّزْقِ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیبِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحمَ الرَّاحِمِینَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.
خدایا بر من منّت نهادی به زیارت مولایم علی بن ابیطالب و به ولایت و معرفتش، پس قرارم ده از کسانی که او را یاری می کنند و از او یاری می ستانند و بر من منّت گذار به یاری ات برای دین؛ خدایا مرا از شیعیانش قرار ده و بر دینش بمیران؛ خدایا برای من واجب گردان، از رحمت و خشنودی و مغفرت و احسان و روزی وسیع حلال پاکیزه، آن چنان که تو شایسته آنی، ای مهربان ترین مهربانان و خدا را سپاس پروردگار جهانیان.

نویسنده گوید: در روایت معتبر آمده که حضرت خضر(علیه السلام) روز شهادت امیرمؤمنان گریه کنان و استرجاع [إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ] گویان به شتاب آمد و بر در خانه آن حضرت ایستاد، پس گفت:

رَحِمَک اللّهُ یا أَبَا الْحَسَنِ، کنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَخْلَصَهُمْ إِیماناً، وَأَشَدَّهُمْ یقِیناً، وَأَخْوَفَهُمْ لِلّهِ.
خدا رحمتت کند ای ابوالحسن، تو اولین نفر امّت در گرویدن به اسلام و خالص ترینشان در ایمان و سخت ترینشان در یقین و ترسنده ترینشان از خدا بودی.

و بسیاری از فضائل آن حضرت را نزدیک به این عباراتی که در همین زیارت است برشمرد؛ پس اگر در این روز یعنی روز شهادت هم خوانده شود مناسب است و اصل آن کلمات را که به جای زیارت روز شهادت است در کتاب «هدیة» ذکر کرده ام، هرکه خواهد به آن کتاب مراجعه کند.

بدان که ما پیش از این در ضمن اعمال شب مبعث کلامی از «سفرنامه ابن بطوطه» نقل کردیم که به این روضه شریفه (صلوات اللّه علی مشرّفها) مربوط بود، شایسته است به آنجا رجوع شود.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:زیارت امیرالمؤمنین در روز مولود پیامبر (ص)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.