۱۶۵ بار خوانده شده

زیارت حضرت عباس بن على (ع)

شیخ اجل، جعفر بن قولویه قمی به سند معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت کرده: امام صادق(علیه السلام) فرموده: که هرگاه قصد کردی که قبر عبّاس بن علی را زیارت کنی قبری که در کنار فرات برابر حائر است، بر در روضه می ایستی و می گویی:

سَلامُ اللّهِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِینَ، وَجَمِیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ، وَ الزَّاکیاتُ الطَّیباتُ فِیما تَغْتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ لَک بِالتَّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِی الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِمْ أَفْضَلَ الْجَزاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و پیامبران مرسلش و بندگان شایسته اش و همه شهیدان و درست کرداران و راستگویان و درودهای پاک و پاکیزه در آنچه می آید و می رود بر تو باد ای فرزند امیرمؤمنان، گواهی می دهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا و خیرخواهی، نسبت به یادگار پیامبر مرسل (درود خدا بر او و خاندانش باد) و فرزندزاده برگزیده و راهنمای دانا و جانشین تبلیغ کننده و ستمدیده غارت زده، خدا از سوی پیامبر و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر ایشان) جزایت دهد برترین جزا به خاطر این که صبر کردی و کار خویش را تنها به حساب خدا گذاشتی و یاری نمودی پس چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت؛

لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّک، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ حالَ بَینَک وَبَینَ ماءِ الْفُراتِ، أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّهَ مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکمْ، جِئْتُک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وافِداً إِلَیکمْ وَقَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکمْ وَتابِعٌ، وَأَنَا لَکمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یحْکمَ اللّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لَامَعَ عَدُوِّکمْ، إِنِّی بِکمْ وَبِإِیابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَبِمَنْ خالَفَکمْ وَقَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرِینَ، قَتَلَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکمْ بِالْأَیدِی وَالْأَلْسُنِ.
خدا لعنت کند کسی که تو را کشت و لعنت کند کسی که به حقّت جاهل بود و حرمتت را سبک شمرد و خدا لعنت کند کسی که بین تو و آب فرات پرده شد، گواهی می دهم که تو مظلومانه کشته شدی و خدا به وعده ای که به شما داده وفا می کند، به سوی تو آمدم ای فرزند امیرمؤمنان، وارد به محضر شمایم، دلم تسلیم و پیرو شماست و خود نیز پیرو شمایم، یاری ام برای شما مهیاست تا خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است، پس با شمایم فقط با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشتتان مؤمن و به آنان که با شما مخالفت کردند و شما را کشتند کافرم، خدا بکشد امّتی که شما را با دست ها و زبان هایشان کشتند.

سپس وارد روضه شو و خود را به ضریح بچسبان و بگو:

السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَ عَلَی رُوحِک وَبَدَنِک، أَشْهَدُ وَأُشْهِدُ اللّهَ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضی بِهِ الْبَدْرِیونَ وَالْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، الْمُناصِحُونَ لَهُ فِی جِهادِ أَعْدائِهِ، الْمُبالِغُونَ فِی نُصْرَةِ أَوْلِیائِهِ، الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ، فَجَزاک اللّهُ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَأَکثَرَ الْجَزاءِ، وَ أَوْفَرَ الْجَزاءِ، وَأَوْفی جَزاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفی بِبَیعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَأَطاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ؛
سلام بر تو ای بنده شایسته فرمان بر خدا و رسول خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر آنان باد)، سلام و رحمت خدا و برکات و مغفرت و رضوانش بر تو و بر روان و تن تو، گواهی می دهم و خدا را شاهد می گیرم که تو به همان مسیری رفتی که اهل بدر رفتند و در آن راه از دنیا گذشتند، آن مجاهدان در راه خدا و خیرخواهان برای خدا، در مبارزه با دشمنان خدا و تلاش گران در یاری اولیایش، آن دفاع کنندگان از عاشقانش، خدا پاداشت دهد، به برترین و بیشترین و کامل ترین پاداش و وفاکننده ترین پاداش، یکی از آنان که به بیعت او وفا کرد و دعوتش را اجابت نمود و از والیان امر اطاعت کرد؛

أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ، وَأَعْطَیتَ غایةَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَک اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَک مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاک مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکرَک فِی عِلِّیینَ، وَحَشَرَک مَعَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً. أَشْهَدُ أَنَّک لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکلْ، وَأَنَّک مَضَیتَ عَلی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک، مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَک وَبَینَ رَسُولِهِ وَأَوْلِیائِهِ فِی مَنازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
گواهی می دهم که در خیرخواهی کوشیدی و نهایت تلاش را انجام دادی، خدا تو را در زمره شهیدان برانگیزد و روحت را در کنار ارواح نیکبختان قرار دهد و از بهشتش وسیع ترین منزل را به تو عطا کند و برترین غرفه ها را ارزانی نماید و نامت را در بالاترین درجات بالا برد و با پیامبران و درست کرداران و راستگویان و شهدا و شایستگان محشور نماید، آنان که خوب رفیقانی هستند، گواهی می دهم که تو سستی نورزیدی و باز نایستادی و بر آگاهی از کارت از دنیا رفتی، در حال پیروی از شایستگان و پیروی از پیامبران، پس خدا بین ما و رسول خود و اولیایش در جایگاه های فروتنان گرد آورد که او مهربان ترین مهربانان است.

نویسنده گوید: خوب است این زیارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانی، چنان که شیخ در «تهذیب» چنین فرموده: سپس وارد شو و خود را با رو به قبر بیانداز و چنین بگو درحالی که رو به جانب قبله ای: «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ...»؛ [که در بالا گذشت.]

و بدان که زیارت قمر بنی هاشم موافق روایت مذکور، همین بود که ذکر شد، ولی سید ابن طاووس و شیخ مفید و دیگران پس از این زیارت فرموده اند که به سمت بالا سر برو و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن هرچه خواهی نماز بخوان و بسیار از خدا درخواست کن و پس از نماز بگو:

اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَدَعْ لِی فِی هذَا الْمَکانِ الْمُکرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ، وَلَا هَمّاً إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَلَا مَرَضاً إِلّا شَفَیتَهُ، وَلَا عَیباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَلَا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ، وَلَا خَوْفاً إِلّا آمَنْتَهُ، وَلَا شَمْلاً إِلّا جَمَعْتَهُ، وَلَا غائِباً إِلّا حَفِظْتَهُ وَأَدْنَیتَهُ، وَلَا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَک فِیها رِضی وَلِی فِیها صَلاحٌ إِلّا قَضَیتَها یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و در این مکان محبوب و زیارتگاه بزرگ، برای من گناهی مگذار جز آن که بیامرزی و نه اندوهی جز آن که برطرف نمایی و نه بیماری جز آن که شفا دهی و نه عیبی جز آن که بپوشانی و نه رزقی جز آن که بگسترانی و نه ترسی جز آن که ایمنی دهی و نه پراکندگی جز آن که گرد آوری و نه دور از نظری جز آن که حفظ کنی و دیدارش را نزدیک نمایی و نه حاجتی از حاجت های دنیا و آخرت که تو را در آن رضایت و مرا در آن مصلحت است جز آن که برآوری، ای مهربان ترین مهربانان.

بعد به سوی ضریح بازگرد و نزد پاهای مبارک بایست و بگو:

السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَقْدَمِهِمْ إِیماناً، وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللّهِ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ. أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَخِیک فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسِی، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْک الْمَحارِمَ، وَانْتَهَکتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ الْمُجِیبُ إِلی طاعَةِ رَبِّهِ، الرَّاغِبُ فِیما زَهِدَ فِیهِ غَیرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزِیلِ، وَالثَّنَاءِ الْجَمِیلِ، وَأَلْحَقَک اللّهُ بِدَرَجَةِ آبائِک فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ؛
سلام بر تو ای ابا الفضل العباس فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن و پیش ترینشان در ایمان و استوارترینشان در پای بندی به دین خدا و نزدیک و هوشیارترینشان بر اسلام، گواهی می دهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی نمودی، پس چه خوب برادر همدردی بودی، خدا لعنت کند امتی را که تو را کشت و لعنت کند امتی را که به تو ستم روا داشت و لعنت کند امتی را که حرمت های تو را حلال شمرد و پرده احترام اسلام را درید، پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر، حامی، یاری دهنده و برادر دفاع کننده از برادرش بودی و پاسخ دهنده طاعت پروردگارش و علاقه مند به آنچه دیگران به آن بی رغبت شدند که همان پاداش بزرگ و ستایش زیباست و خدا تو را به درجه پدرانت، در بهشت های پرنعمت ملحق کرد؛

اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ أَوْلِیائِک رَغْبَةً فِی ثَوابِک، وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِک وَجَزِیلِ إِحْسانِک، فَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَأَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دارّاً، وَعَیشِی بِهِمْ قارّاً، وَزِیارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَحَیاتِی بِهِمْ طَیبَةً، وَأَدْرِجْنِی إِدْراجَ الْمُکرَمِینَ، وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ ینْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ مَشاهِدِ أَحِبَّائِک مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ، وَسَتْرَ الْعُیوبِ، وَکشْفَ الْکرُوبِ، إِنَّک أَهْلُ التَّقْوی وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.
خدایا من توجّه خود را به زیارت اولیایت معطوف داشتم به خاطر رغبت در پاداشت و امید به آمرزشت و احسان فراوانت، پس از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی و روزی ام را به خاطر ایشان زیاد کنی و زندگی ام را به خاطر آنان برقرار داری و زیارتم را به حق آنان بپذیری و حیاتم را دلپسند فرمایی و مرا با گروه اهل کرامت همراه کنی و از کسانی قرار دهی که از زیارت زیارتگاه های عاشقانت رستگار و کامیاب بازمی گردند، درحالی که مستوجب آمرزش گناهان و پوشیدن عیب ها و برطرف شدن ناراحتی ها و غصّه ها شده باشد، به راستی تو اهل پروا و آمرزشی.

چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، نزد قبر شریف برو و این جملات را که در روایت ابوحمزه ثمالی است و علما هم ذکر کرده اند بگو:

أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَسْتَرْعِیک وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِکتابِهِ وَبِمَا جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ، اللّهُمَّ فَاکتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ، اللّهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی قَبْرَ ابْنِ أَخِی رَسُولِک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَارْزُقْنِی زِیارَتَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیتَنِی، وَاحْشُرْنِی مَعَهُ وَمَعَ آبائِهِ فِی الْجِنانِ، وَعَرِّفْ بَینِی وَبَینَهُ وَبَینَ رَسُو لِک وَأَوْلِیائِک. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَوَفَّنِی عَلَی الْإِیمانِ بِک، وَالتَّصْدِیقِ بِرَسُولِک، وَالْوِلایةِ لِعَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَالْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ، فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ یا رَبِّی بِذلِک، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
تو را به خدا می سپارم و خواهان توجّه و حمایت توأم و بر تو سلام می فرستم، ایمان آوردیم به خدا و رسول و کتابش و به آنچه پیامبر از پیش خدا آورد، خدایا ما را با گواهان این حقایق بنویس، خدایا آن را آخرین عهد من از زیارت قبر فرزند برادر رسولت (درود خدا بر او و خاندانش باد) قرار مده و زیارتش را همواره تا زنده ام می داری روزی من فرما و مرا با او و با پدرانش در بهشت محشور گردان و میان من و او و رسول و اولیایت شناسایی ایجاد کن. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بمیران، بر پایه ایمان به خود و باور نسبت به پیامبرت و ولایت امیرمؤمنان و امامان از فرزندانش (درود بر آنان باد) و بیزاری از دشمنانش آن که من ای پروردگارم همانا به این امر خشنودم و درود خدا بر محمّد و خاندان محمّد.

پس برای خود و برای پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا کن و از دعاها هر دعایی را که می خواهی انتخاب کن.

نویسنده گوید: در خبری از حضرت سجاد(علیه السلام) آنچه حاصلش این است روایت شده: خداوند رحمت کند عباس(علیه السلام) را که نسبت به برادر خود ایثار کرد و جانش را فدای آن حضرت نمود تا این که در راه یاری او دو دستش را از بدن جدا کردند و خدا به جای دو دست او دو بال به آن حضرت عنایت فرمود که مانند جعفر بن ابی طالب(علیه السلام) با آن دو بال همراه فرشتگان در بهشت پرواز می کند و برای عباس(علیه السلام) در قیامت نزد خدا مقامی است که مورد غبطه همه شهداست و همۀ شهیدان آرزوی مقام او را دارند.

روایت شده که قمر بنی هاشم به هنگام شهادت سی وچهار ساله بود و امّ البنین مادر آن حضرت در ماتم او و سه برادر دیگر عباس به بقیع می رفت و چنان ندبه و گریه می کرد که هر شخصی از آنجا می گذشت گریان می شد، گریستن دوستان عجبی نیست، مروان بن حکم که از بزرگ ترین دشمنان خاندان نبوّت بود، چون بر ماتم امّ البنین عبور می کرد، از اثر گریه او گریه می کرد و این اشعار از امّ البنین در مرثیه قمر بنی هاشم و دیگر پسرانش روایت شده است:

یا مَنْ رَأَی الْعَبَّاسَ کرَّ عَلَی جَمَاهِیرِ النَّقَدِ

وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیدَرَ کلُّ لَیثٍ ذِی لَبَدٍ

ای که عباس را دیدی حمله می کرد بر توده های فرومایه

و از فرزندان حیدر هر شیر یال داری دنبال او بود

أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یدٍ

وَیلِی عَلَی شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ

خبردار شده ام که به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالی که بریده دست بود

وای بر من بر شیر بچه ام که ضربت عمود سرش را خمیده کرد

لَوْ کانَ سَیفُک فِی یدِیک

لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ

اگر شمشیرت در دستت بود

کسی نمی توانست به تو نزدیک شود

و نیز از اوست:

لا تَدْعُوِنِّی وَیک أُمَّ الْبَنِینَ

تُذَکرِینِی بِلِیوثِ الْعَرِینِ

وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان

که مرا به یاد شیران بیشه ام می اندازی

کانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَی بِهِمْ

وَ الْیوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ

مرا پسرانی بود که به آنان خوانده می شدم

اما امروز برای من پسرانی نیست

أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَی

قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ

چهار پسر مانند کرکسان بلندی ها

که با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند

تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ

فَکلُّهُمْ أَمْسَی صَرِیعاً طَعِینَ

نیزه ها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند

همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند

یا لَیتَ شِعْرِی أَکمَا أَخْبَرُوا

بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیمِینِ

ای کاش می دانستم آن چنان است که خبر دادند

این که دست عباسم بریده شده بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مداخله نااهلان به کتب حدیث و اخبار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.