هوش مصنوعی:
تشخیص (Personification) به نسبت دادن حالات و رفتارهای انسانی به موجودات یا پدیدههای غیرانسانی اشاره دارد. این صنعت ادبی زمانی رخ میدهد که ویژگیهای انسانی مانند رقصیدن، گریه کردن یا صحبت کردن به عناصر طبیعت یا اشیاء نسبت داده میشود. تشخیص معمولاً در قالب استعاره مکنیه ظاهر میشود، به شرطی که مشبهبه (عنصر تشبیهشونده) انسان باشد. مثالهای متعددی از تشخیص در شعر و ادبیات فارسی وجود دارد، مانند نسبت دادن رقص به برگها یا گریه به ابر.
رده سنی:
12+
مفهوم تشخیص و استعاره مکنیه نیازمند درک نسبتاً بالایی از زبان و ادبیات دارد. دانشآموزان دوره متوسطه (12 سال به بالا) معمولاً با این مفاهیم آشنا میشوند و میتوانند مثالهای آن را در متون ادبی تشخیص دهند.
تشخیص (آدم نمایی، انسان انگاری، شخصیت بخشی)
نسبت دادن حالات و رفتار آدمی به دیگر پدیده های خلقت است. (دادن شخصیت انسانی به موجوداتی غیر از انسان)
مثال 1: برگ های سبز درخت در وزش نسیم به رقص در می آیند.
توضیح: رقصیدن یکی از حالات و رفتار انسانی است که در این جا به برگهای درخت نسبت داده شده است.
مثال 2:
سحر در شاخسار بوستانی
چه خوش می گفت مرغ نغمه خوانی
نکته: هر موجودی غیر از انسان در کلام «منادا» قرار گیرد آن کلام دارای تشخیص است.
مثال:
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
نکته: همانطور که اشاره شد استعاره مکنیه ای که، مشبه به آن «انسان» باشد، تشخیص خواهد بود چه به صورت ترکیب اضافی باشد یا غیر اضافی.
مثال: ابر می گرید و می خندد از آن گریه چمن.
توضیح: در مثال فوق دو تشخیص به کار رفته است، گریه را به ابر نسبت داده است و خنده را به چمن.
توجه: ترکیباتی نظیر: دست روزگار، پای اوهام، دست اجل، قهقه قشنگ، حیثیت مرگ، زبان سوسن، دهن لاله و ... همگی اضافه استعاری مکنیه (تشخیص) هستند.
نکته: همه تشخیص ها استعاره مکنیه می باشند، اما استعاره مکنیه زمانی تشخیص است که «مشبه به» آن انسان باشد.
مثال 1: اختر شب در کنار کوهساران، سر خم می کند.
توضیح: اختر شب به «انسانی» تشبیه شده که سرش را خم می کند اما خود «انسان» مشبه به است، نیامده است.
مثال 2: دیده عقل مست تو چرخه ی چرخ پست تو.
توضیح: عقل را به انسانی تشبیه کرده و «دیده» که یکی از ویژگی های انسان است به آن اضافه شده است.
مثال 3: به صحرا شدم عشق باریده بود.
توضیح: عشق را به بارانی تشبیه کرده که ببارد.
تذکر: همان طور که گفته شد چون مثال (1) و (2) «مشبه به» آن ها انسان بوده دارای استعاره مکنیه و تشخیص است اما در مثال (3) «مشبه به» باران است، لذا فقط استعاره ی مکنیه داریم.
مثال 1: برگ های سبز درخت در وزش نسیم به رقص در می آیند.
توضیح: رقصیدن یکی از حالات و رفتار انسانی است که در این جا به برگهای درخت نسبت داده شده است.
مثال 2:
سحر در شاخسار بوستانی
چه خوش می گفت مرغ نغمه خوانی
نکته: هر موجودی غیر از انسان در کلام «منادا» قرار گیرد آن کلام دارای تشخیص است.
مثال:
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
نکته: همانطور که اشاره شد استعاره مکنیه ای که، مشبه به آن «انسان» باشد، تشخیص خواهد بود چه به صورت ترکیب اضافی باشد یا غیر اضافی.
مثال: ابر می گرید و می خندد از آن گریه چمن.
توضیح: در مثال فوق دو تشخیص به کار رفته است، گریه را به ابر نسبت داده است و خنده را به چمن.
توجه: ترکیباتی نظیر: دست روزگار، پای اوهام، دست اجل، قهقه قشنگ، حیثیت مرگ، زبان سوسن، دهن لاله و ... همگی اضافه استعاری مکنیه (تشخیص) هستند.
نکته: همه تشخیص ها استعاره مکنیه می باشند، اما استعاره مکنیه زمانی تشخیص است که «مشبه به» آن انسان باشد.
مثال 1: اختر شب در کنار کوهساران، سر خم می کند.
توضیح: اختر شب به «انسانی» تشبیه شده که سرش را خم می کند اما خود «انسان» مشبه به است، نیامده است.
مثال 2: دیده عقل مست تو چرخه ی چرخ پست تو.
توضیح: عقل را به انسانی تشبیه کرده و «دیده» که یکی از ویژگی های انسان است به آن اضافه شده است.
مثال 3: به صحرا شدم عشق باریده بود.
توضیح: عشق را به بارانی تشبیه کرده که ببارد.
تذکر: همان طور که گفته شد چون مثال (1) و (2) «مشبه به» آن ها انسان بوده دارای استعاره مکنیه و تشخیص است اما در مثال (3) «مشبه به» باران است، لذا فقط استعاره ی مکنیه داریم.
۱۸۰۸
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:استعاره
گوهر بعدی:اضافه اقترانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.