بچه بی ادب

یه روز من یه بچه ای دیدم
سر دوپاهام خشکیدم

کاسه سوپ سر می کشید
فررر فرررر فرررر

هر چی مامان بهش می داد
می گفت کمه غرغر می کرد

یه متر و نیم لب و لوچشو
این ور و اونور ول می داد

بعد گریه رو سر می گرفت
ورررر وررر وررر

دست چرپ و کثیفشو
با لباساش تمیز می کرد

یه لقمه گنده نون
با انگشت تو لپش می کرد

نجویده قورتش می داد
قورت قورت قورت

گریه می کرد می گفت
مامااان من از اون و از اون می خوام

اینکه دادی خیلی کمه
قد یه چمدون می خوام

یه روز من یه بچه ای دیدم
سر دوپاهام خشکیدم

از روی میزی که چیدن
بی اجازه چیز ور می داشت

کاسه سوپ سر می کشید
فررر فرررر فرررر

هر چی مامان بهش می داد
می گفت کمه غرغر می کرد

یه متر و نیم لب و لوچشو
این ور و اونور ول می داد

بعد گریه رو سر می گرفت
ورررر وررر وررر

بچه ها جون این کارا چقدر بده
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:باغ ما پرچین داره
گوهر بعدی:بچه خندونش خوبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.