۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۵

سروکارم نه به کفر و نه به دین می بایست
رقمی خوشتر ازین نقش جبین می بایست

آنچه بایست در آیین وفا، من کردم
این قدر هست که بختم به ازین می بایست

دل ز سودای تو دیوانه شد و خشنودم
بی جنون عشق نکو نیست، چنین می بایست

در خیال تو مرا از هوس تنهایی
خلوتی تنگتر از خانه ی زین می بایست

در جهان گر کسی از عیب خود آگه می بود
پای طاووس چو بط پرده نشین می بایست

دوست همصحبت دشمن شده، برخیز سلیم
همه اسباب جنون بود، همین می بایست!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.