هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند رنج‌های عشق، جدایی، سختی‌های زندگی و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر از تجربیات شخصی خود سخن می‌گوید و مقایسه‌هایی با داستان‌های مشهور مانند مجنون و لیلی انجام می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و ارجاعات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۳۲

خوش وقت آنکه خصمی گردون ندیده است
هر شب ز خیل فتنه شبیخون ندیده است

با من مگو که داغ جدایی ندیده ای
صدبار بیش دیده دلم، چون ندیده است؟

ما پستی و بلندی صحرای عشق را
بسیار دیده ایم که مجنون ندیده است

فصل خزان مجوی رعونت ز شاخ گل
هرگز کسی قلندر موزون ندیده است

هر سو دود سلیم ازان طفل اشک من
کز خانه کم برآمده، بیرون ندیده است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.