هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند رهایی از تظاهر، عشق الهی، و پذیرش دردهای عشق میپردازد. شاعر از زاهدانی که تظاهر به تقوا میکنند انتقاد میکند و عشق را به عنوان نیرویی توصیف میکند که انسان را از قید و بندها رها میسازد. همچنین، اشارهای به ارزش معنوی رنج و تلاش در راه عشق دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۵۲۲
فغان کز دیر، زاهد سبحه را بگسسته می آرد
ز کوی می فروشان توبه را بشکسته می آرد
غم خانه چرا داری که گر غارتگرت عشق است
ترا با خانه چون مرغ قفس، در بسته می آرد
برای سود و سودا رو به آتشخانه ی دل کن
که هرکس مشت خاری می برد، گلدسته می آرد
روان کن زر برای می، که زر آن سرخ عیار است
که تا رفته، سبو را دست و گردن بسته می آرد!
سپند ای شاخ گل، حسن ترا در کار اگر باشد
ز آتش شوق ما پیش تواش برجسته می آرد
سلیم ایام را در عیب پوشی نیست تقصیری
برای هرکه کوتاه است، کفش جسته می آرد
ز کوی می فروشان توبه را بشکسته می آرد
غم خانه چرا داری که گر غارتگرت عشق است
ترا با خانه چون مرغ قفس، در بسته می آرد
برای سود و سودا رو به آتشخانه ی دل کن
که هرکس مشت خاری می برد، گلدسته می آرد
روان کن زر برای می، که زر آن سرخ عیار است
که تا رفته، سبو را دست و گردن بسته می آرد!
سپند ای شاخ گل، حسن ترا در کار اگر باشد
ز آتش شوق ما پیش تواش برجسته می آرد
سلیم ایام را در عیب پوشی نیست تقصیری
برای هرکه کوتاه است، کفش جسته می آرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.