هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، توصیفی زیبا و پرتصویر از عشق و اشتیاق را ارائه می‌دهد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا، مانند مقایسه معشوق با یوسف و زلیخا، به بیان احساسات عمیق خود می‌پردازد. اشک‌های شاعر مانند سربازان اسکندر به دنبال آب می‌دوند و باد صبا عطر پیراهن معشوق را می‌فروشد. در نهایت، شاعر از فراق معشوق می‌نالد و لشکر اشک‌هایش را به دنبال او می‌فرستد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۷۷

از قفای زلف مشکین تو عنبر می دود
در رکاب حلقه ی گوش تو گوهر می دود

چون زلیخا در رهت ای یوسف گل پیرهن
گه به دیوار آفتاب و گاه بر در می دود

رهروان را نیست آرامی، که همچون گردباد
پا به دامن هرکه پیچیده ست بهتر می دود

قطره قطره اشکم از لب تشنگی در راه شوق
در سراغ آب، چون خیل سکندر می دود

می فروشد نکهت پیراهن او را صبا
برگ گل در باغ هر سو از پی زر می دود

اشک می جوشد ز چشمم در قفای او سلیم
پادشاهی رفته، وز دنبال، لشکر می دود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.