هوش مصنوعی: این شعر از یک گل زیبا و برهنه صحبت می‌کند که نماد معصومیت و زیبایی طبیعی است. شاعر با تصاویر مختلف مانند سرو، شعله آتش، و سوسن، برهنگی و ظرافت آن را توصیف می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به عشق و حسرت دارد که با حضور یار برهنه‌پا به اوج می‌رسد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مضامین عاشقانه آن را مناسب برای سنین بالاتر می‌کند.

شمارهٔ ۸۹۴

گلی دارم ز رنگ و بو برهنه
سهی سروی چو آب جو برهنه

ز هندوزادگان طفلی که باشد
دوان چون شعله بر هر سو برهنه

چو حرف دوستان سبز ملیحی
ولی چون طعنه ی بدگو برهنه

چو شاخ سوسنش اندام عریان
چو ساق سنبلش بازو برهنه

به صد پرده نهان از شرم او گل
چو آیینه ولی خود، رو برهنه

چو جوگی، شعله ی آتش نشسته
به خاکستر ز عشق او برهنه

ز آب جلوه اش تا بگذرد کبک
دو پا را کرده تا زانو برهنه

سلیم از دل برون کن خار حسرت
که آمد یار و پای او برهنه
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.