هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق بلند و سخاوت طبیعت (بحر و خورشید) سخن میگوید و از تأثیرات آن بر روح و روان انسان میسراید. او از امید و ناامیدی، حسد و بخشش صحبت میکند و با تصاویر زیبا و استعاری، احساسات عمیق خود را بیان میدارد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۲۱ - سرورا! بحر کفا! ای که ز خاک در تو
سرورا! بحر کفا! ای که ز خاک در تو
هر غباری سوی خورشید برد عشق بلند
به سخا تا کف جود تو درافشان گردید
ابر خود را ز حسد برد و به دریا افکند
گردد امید ز کم لطفی تو بیش مرا
می شود سایه ز کوتاهی خورشید بلند
هر غباری سوی خورشید برد عشق بلند
به سخا تا کف جود تو درافشان گردید
ابر خود را ز حسد برد و به دریا افکند
گردد امید ز کم لطفی تو بیش مرا
می شود سایه ز کوتاهی خورشید بلند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - بس که می ترسم میان ما و او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - زان دشمن نزدیک که دورش نتوان کرد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.