هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و رنجهای آن سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویری مانند سرو، قمری، گل و بلبل، عشق را بهانهای برای خودنمایی توصیف میکند. او از دردهای عشق و جدایی میگوید و خود را غریبی در دیار چمن میداند. همچنین، به جستجوی معنا در درون خود اشاره میکند و بدن ضعیف را طلسمی برای خزانهای از عشق میخواند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۸۹
پیوسته عشق درصدد خودنمایی است
این سرو و قمری و گل و بلبل بهانه ای است
شبهای وصل هر مژه برهم زدن مرا
بسیار دردناک تر از تازیانه ای است
ما بیدلان غریب دیار چمن نه ایم
هر گل برای بلبل ما آشیانه ای است
در گرد سرمه حلقهٔ چشمش ز مردمک
از بهر صید طایر دل دام و دانه ای است
جویا ز خویشتن به طلب نقد مدعا
کاین پیکر ضعیف طلسم خزانه ای است
این سرو و قمری و گل و بلبل بهانه ای است
شبهای وصل هر مژه برهم زدن مرا
بسیار دردناک تر از تازیانه ای است
ما بیدلان غریب دیار چمن نه ایم
هر گل برای بلبل ما آشیانه ای است
در گرد سرمه حلقهٔ چشمش ز مردمک
از بهر صید طایر دل دام و دانه ای است
جویا ز خویشتن به طلب نقد مدعا
کاین پیکر ضعیف طلسم خزانه ای است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.