هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از تشبیه‌های زیبا و تصاویر شاعرانه برای بیان احساسات عمیق عاشقانه و روحانی استفاده می‌کند. شاعر از عناصری مانند آب، شراب، گل، ماه و آیینه برای توصیف حالات درونی و عشق خود بهره می‌گیرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۰۴

جگر در تشنگی جان بخشیی کز آب می بیند
دل افسردهٔ ما از شراب ناب می بیند

زبس در گرم سیر آرزو لب تشنهٔ وصل است
دلم شد آب و خود را همچنان بی تاب می بیند

کسی کو لعل آن لب را به برگ گل دهد نسبت
نشاط مستی می از گلاب ناب می بیند

دل روشن ترا در دیده ات معیوب بنماید
نگون می بیند ار خود را کسی در آب می بیند

چنان در خود فرو رفته است سرگردان فکر او
که از تمثال خود آیینه را گرداب می بیند

سیه کرده است تا جویا به صبح گردنش چشمی
نمکم در دیده ها از جلوهٔ مهتاب می بیند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.