هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد دوری از معشوق، احساس غم و تنهایی، و نیاز به رحمت و بخشش الهی سخن میگوید. شاعر از توبه و استغفار به عنوان راهی برای نجات یاد میکند و اشاره میکند که شرم از گناه میتواند نشانهای از ایمان باشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند گناه، توبه، و رنج عاطفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۵۷۵
بی تو دل در خوردن غم مرغ آتشخوار بود
در گلو ما را نفس چون ناله در منقار بود
پی به خود نابرده در تن پروری عمرت گذشت
بود اگر گنجی نهان در زیر این دیوار بود
موجهٔ دریای رحمت در نظر آمد مرا
جنبش هر لب که در تکرار استغفار بود
توبه اش مقبول حق بی ذکر استغفار شد
هر کرا شرم گنه مهر لب اظهار بود
در گلو ما را نفس چون ناله در منقار بود
پی به خود نابرده در تن پروری عمرت گذشت
بود اگر گنجی نهان در زیر این دیوار بود
موجهٔ دریای رحمت در نظر آمد مرا
جنبش هر لب که در تکرار استغفار بود
توبه اش مقبول حق بی ذکر استغفار شد
هر کرا شرم گنه مهر لب اظهار بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.