۱۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۹۹

فصل بهاران شده ساغر بگیر
از بط می خون کبوتر بگیر

زین رخ چشمی که ترا داده اند
خرده به گل نکته به عبهر بگیر

دامن گلچین ز شفق شد افق
کام دل از بادهٔ احمر بگیر

ساغر خورشید گرفته است ابر
از کف ساقی قدح زر بگیر

با کف خالی ز عمل روز حشر
جهد کن و دامن حیدر بگیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.