هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیبایی، بوی خوش و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و احساس بی‌قراری و اشتیاق خود را در غیاب او توصیف می‌کند. همچنین، شاعر به تأثیر عمیق معشوق بر محیط اطراف و حتی طبیعت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌های ادبی و معنایی شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۹۹۳

ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو
اغری دویده باز نگاهم به سوی تو

چشمی سیاه کرده همانا به روی تو
هر حلقه ای که گشته نمایان ز موی تو

دور می اش ز حلقهٔ ماتم دهد نشان
بزمی که نقل او بود گفتگوی تو

افتد به شیشهٔ خانه افلاک رخنه ها
بالد هوا به خویشتن از بس ز بوی تو

زایل نگشت رنگ خجالت ز چهره اش
شرمنده گشته است گل از بس ز روی تو

بی تو نه ایم نیم نفس گرچه عمرهاست
از خویش رفته یم پی جستجوی تو

بی شک به رنگ آینه صاف است باطنش
هر کس که او نگفته خوش آمد به روی تو

زین بحر قانع ار شده باشی به قطره ای
جویا بجا بود چو گهر آبروی تو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.