هوش مصنوعی:
این متن به توصیف خیمهای باشکوه و پرجلال میپردازد که نمادی از قدرت و عظمت است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، این خیمه را به عناصری مانند گلستان، چرخ گردان، آفتاب و حتی طاووس تشبیه میکند. در ادامه، از شاه اسماعیل به عنوان آفتاب درخشان سپهر شرف یاد میکند و عظمت بارگاهش را با عرش مقایسه مینماید. متن با درخواست شراب به نشانه شادی و تمجید از کف دست بخشنده پایان مییابد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، اشاره به شراب (هرچند ممکن است نمادین باشد) ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲۴ - نیز در خیمه و مدح شاه گوید
یارب اینخیمه یا گلستان است
یا نمودار چرخ گردان است
دوخت نرگس بنقش او دیده
یا در او چشم خلق حیران است
گرد این خیمه بین که از حشمت
اطلس چرخ عطف دامان است
منزل دوست شد چو خیمه دل
زین طنابش زرشته جان است
چنبرش طوق گردن اعداست
میخ او میخ چشم ایشان است
با هزاران طناب زر پیشش
خیمه آفتاب لرزان است
فلک اطلس است و سایه او
بر سر آفتاب تابان است
آفتابی است شاه اسماعیل
کز سپهر شرف درخشان است
نزد کرسی نشین بارگهش
کرسی عرش زیر فرمان است
خیمه اش گر طناب بگشاید
رشگ طاووس و باغ رضوان است
ساقیا می بده بشادی او
که کفش همچو گل زر افشان است
آفتاب سپهر جان بخشی است
روشن است این نه حرف پنهان است
خیمه بیرون مزن ز سایه او
که درین سایه آب حیوان است
گر هزارش زبان بود اهلی
وصف او صد هزار چندان است
خیمه دولتش بود باقی
بر زمین تامدار دوران است
یا نمودار چرخ گردان است
دوخت نرگس بنقش او دیده
یا در او چشم خلق حیران است
گرد این خیمه بین که از حشمت
اطلس چرخ عطف دامان است
منزل دوست شد چو خیمه دل
زین طنابش زرشته جان است
چنبرش طوق گردن اعداست
میخ او میخ چشم ایشان است
با هزاران طناب زر پیشش
خیمه آفتاب لرزان است
فلک اطلس است و سایه او
بر سر آفتاب تابان است
آفتابی است شاه اسماعیل
کز سپهر شرف درخشان است
نزد کرسی نشین بارگهش
کرسی عرش زیر فرمان است
خیمه اش گر طناب بگشاید
رشگ طاووس و باغ رضوان است
ساقیا می بده بشادی او
که کفش همچو گل زر افشان است
آفتاب سپهر جان بخشی است
روشن است این نه حرف پنهان است
خیمه بیرون مزن ز سایه او
که درین سایه آب حیوان است
گر هزارش زبان بود اهلی
وصف او صد هزار چندان است
خیمه دولتش بود باقی
بر زمین تامدار دوران است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳ - نیز در وصف خیمه گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵ - در شجاعت شاه اسمعیل گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.