هوش مصنوعی: این شعر در ستایش جمال و زیبایی معشوق است و از تشبیهات زیبایی مانند آفتاب برای توصیف پرتو جمال او استفاده می‌کند. شاعر عظمت و شکوه معشوق را چنان توصیف می‌کند که حتی آفتاب در برابر آن خاضع شده و سجده می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند زندگی‌بخشی و جاودانگی حسن معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از اصطلاحات و تشبیهات برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۰

ای پرتو جمال ترا بنده آفتاب
وز پرتو جمال تو فرخنده آفتاب

چون دید از آن جمال که یک لمعه بیش نیست
از شوق نور روی تو زد خنده آفتاب

اندر سماع در همه جا پرتو تو دید
این بد سبب که جست پراکنده آفتاب

تو آب زندگانی و جانها گدای تست
از آفتاب روی تو شد زنده آفتاب

تو پادشاه حسنی و حسن تو «لم یزل »
باتیغ حکم تو سپر افکنده آفتاب

تا آفتاب روی ترا دید سجده کرد
در پرتو جمال تو شرمنده آفتاب

قاسم، نثار مقدم آن شاه دل فروز
جیب و دهان خود بزر آگنده آفتاب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.