هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و شوق بی‌حد خود به معشوق سخن می‌گوید و احساساتی را بیان می‌کند که قابل توصیف نیستند. همچنین، از درد هجران و ملامت‌های دیگران نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ محتوا شامل احساسات عمیق عاشقانه و مفاهیم انتزاعی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و ملامت نیاز به درک عاطفی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۵۳۶

در دل از شوق تو شوریست که نتوان گفتن
با خیال تو حضوریست که نتوان گفتن

با وجود سر کویت هوس حور و قصور
هر کراهست قصوریست که نتوان گفتن

گرچه از عالم و از خود خبرم نیست، ولی
در دل از دوست شعوریست که نتوان گفتن

پیش ما قصه اغیار مگویید، که یار
در ره عشق غیوریست که نتوان گفتن

عشق عارست درین دور و تسلسل ناموس
آه ازین قصه، که زوریست که نتوان گفتن

شادم از دولت وصل تو ولیکن چه کنم؟
در دل از هجر نفوریست که نتوان گفتن

می رسد تیر ملامت ز چپ و راست ولی
قاسم خسته صبوریست که نتوان گفتن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.