۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵

خداوند داننده دستگیر
رؤف و رحیم و قدیم و قدیر

ز انوار قدسش دل قاسمی
مقدس جنابست و عرفان سریر

بفضل خدا فارغ از مال و سال
که بی مال میرست و بی سال پیر

مشایخ برفتند، از ایشان نماند
سوای کهن قصه ای دلپذیر

مرید سوادی، از آن کرده ای
دلت را بزندان سودا اسیر

بیا پیش ما، قصه نو شنو
که نتوانی از مرده شد مستنیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.