هوش مصنوعی: این شعر از عشق، طبیعت و احساسات عمیق سخن می‌گوید. شاعر از بزمی یاد می‌کند که خواب به مژگانش نمی‌رسد، از عشق و نم اشک می‌گوید که مانند شعله داغ است، و از شهر تبریز و رنگ‌های شفق سخن می‌راند. همچنین، از عشقی سخن می‌گوید که بیکار نمی‌نشیند و تشنه خون است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و شاعرانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها (مانند 'تشنه خون') ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲

من و بزمی که به مژگان نرسد خواب آنجا
شود آرام می و ساغر سیماب آنجا

عندلیب چمنی گشته دلم کز نم اشک
شعله داغ بود لاله سیراب آنجا

شده ام غرقه بحری که ز اعجاز خطر
زلف منصور بود پیچش گرداب آنجا

شهر تبریز که گلگونی رخسار شفق
زرد رویی کشد از خجلت سرخاب آنجا

عشق بیکار نشیند که ز اعجاز نظر
تشنه خون نمک گشته سفیداب آنجا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.