هوش مصنوعی: این شعر از درد و رنج عاشقانه و بی‌قراری روحی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌شکستگی، بیگانگی با دنیا و آخرت، و گذشت زمان می‌نالد. او خود را مانند ابر بهار می‌داند که گریه می‌کند و گل‌های باغش نماد جگرهای پاره‌پاره‌اند. همچنین، اشاره‌ای به فقر و بی‌اعتنایی به قدرت و ثروت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج روحی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۳

شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما
جز سنگ فتنه یار نیارد درخت ما

بیگانه الفتیم چه دنیا چه آخرت
در خانه وجود و عدم نیست رخت ما

ابر بهار گریه مستانه خودیم
گلهای باغ ما جگر لخت لخت ما

زیر نگین ماست دو عالم گذشتگی
بیزاری کلاه و نمد تاج و تخت ما

گوهر چکد ز شبنم گلزار فقر اسیر
ابر بهار چون نشود پوست تخت ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.