۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۶

زلف ساقی گر نیندازد گره در کار ما
سبحه گردد شرمسار زهد از زنار ما

برگ باغ بی ثمر آیینه آیینه شد
شهپر طوطی شود خار سر دیوار ما

در پناه غنچه ریگ روان سر کرده (ایم)
منتی از اختلاط گل ندارد خار ما

نا امیدی کارش از مطلب روایی هم گذشت
خاطر ما بیش از این غافل مباش از کار ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.