هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از مولانا، زیبایی‌های عشق و مستی معنوی را توصیف می‌کند. شاعر از لذت‌های عشق، وصال و هجران، می‌نوشد و حالات روحانی و بی‌خودی ناشی از عشق را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌ای به نگاه صوفیانه و انتقاد از منع و محدودیت‌های ظاهری دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و بی‌خودی (هرچند در معنای عرفانی) وجود دارد که مناسب‌تر است برای سنین بالاتر ارائه شود.

شمارهٔ ۱۹۳

آتش زدی به لاله، عذار اینچنین خوش است
گل گل شدی ز باده، بهار اینچنین خوش است

بی او تمام وصلم و با او تمام هجر
الفت میان عاشق و یار اینچنین خوش است

سیماب باج می دهم و بیخودی خراج
صبر اینچنین خوش است و قرار اینچنین خوش است

گردش به بوی گل سبق جلوه می دهد
دل صیدگاه او که سوار اینچنین خوش است

صوفی که منع باده کشان می نمود دوش
زد چند دور و گفت مدار اینچنین خوش است

گاه از نگاه و گه ز تغافل روم ز دست
مستی چنین خوش است و خمار اینچنین خوش است

بوی تو از غبار سمندش به باد رفت
ای گل پیاده شو که سوار اینچنین خوش است

مستیم و بیقرار و اسیر نگاه یار
الحق نشاط سیر و شکار اینچنین خوش است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.