هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، رنج، و امید سخن می‌گوید. شاعر از گرفتاری دل در طلسم خاک، ریختن خون برای افروختن آتش در جهان، و پاکی دل خود یاد می‌کند. همچنین، به عشق و تابندگی مهر افلاک اشاره دارد و از رنج‌های عاطفی مانند چاک جگر و ناله‌ها می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'ریختن خون' و 'چاک جگر' ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۹۸

دل اگر رفت گرفتار طلسم خاک است
سر اگر نیست به جا در سفر فتراک است

خون ما ریخت که آتش به جهان اندازد
شعله را جوهر شمشیر ستم خاشاک است

هست چون کشتی رحمت چه غم از بحر گناه
یاد از آلودگیم نیست دل من پاک است

عشق در خاطر آسوده کجا می گنجد
صدف گوهر تابنده مهر افلاک است

بسکه چاک جگر از ناله رفو کرد اسیر
شعله ای کز کفنش خاست گریبان چاک است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.