هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند شوق، گمگشتگی، رسیدن به مقصد، عشق و فداکاری سخن میگوید. شاعر از دلهای گمشده، کشتیهای پرتلاطم زندگی و رسیدن به ساحل آرامش صحبت میکند. همچنین، اشاراتی به شهید و قاتل دارد که ممکن است نمادین باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارات به خون شهید و قاتل ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۵۵۰
شوق ره گم کرده ای از وادی دل می رسد
گر چه پر آواره است آخر به منزل می رسد
کشتی موجم ز دریا بسته ام بار سرشک
گر بود همراهی طوفان به ساحل می رسد
پیرو دل گشته ام جایی که مقصد گمره است
می رود از راه صد جا تا به منزل می رسد
گرم می جوشد به من خون شهیدی هر طرف
مژده بی رحمیم از کوی قاتل می رسد
دیده گلزار تماشا سینه لبریز وفا
کی به ناز آن دلبر شیرین شمایل می رسد
گر چه پر آواره است آخر به منزل می رسد
کشتی موجم ز دریا بسته ام بار سرشک
گر بود همراهی طوفان به ساحل می رسد
پیرو دل گشته ام جایی که مقصد گمره است
می رود از راه صد جا تا به منزل می رسد
گرم می جوشد به من خون شهیدی هر طرف
مژده بی رحمیم از کوی قاتل می رسد
دیده گلزار تماشا سینه لبریز وفا
کی به ناز آن دلبر شیرین شمایل می رسد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.