هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت و تصاویر شاعرانه مانند چشم آهو، بتخانه جادو، و شمشیر زبان برای بیان احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی استفاده می‌کند. شاعر از درد فراق، شکایت از دوستداران، و ستایش معشوق سخن می‌گوید. همچنین، از مفاهیمی مانند بت پرستی، آیینه ادب، و شوق عاشقانه برای انتقال مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۹۱

گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند
گاه چشمش راه یک بتخانه جادو می زند

گریه کردم راه طعن دوستداران بسته شد
از شکایت زخم شمشیر زبان بو می زند؟

گر چه پر طفل است پر داناست در سنگین دلی
گاه دشمن می نوازد گه دعا گو می زند

آتش شوق از کجا و آب شمشیر از کجا
خون ما ساغر به یاد تیغ ابرو می زند

بت پرستی حیرت آیینه خوبی شد اسیر
کز ادب آیینه در پیشش دو زانو می زند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.