هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از اشک‌ها، آتش عشق، و ناتوانی در کنترل احساساتش سخن می‌گوید. او از نومیدی و فرصت‌های از دست رفته می‌نالد و تأکید می‌کند که در راه عشق، باید چشم و دل را بست و از رسوایی دوری کرد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. درک کامل آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد.

شمارهٔ ۶۴۵

دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوان کشید
منت خشک اینقدر از چشم تر نتوان کشید

آتش از آتش تواند برد نرد سوختن
جز محبت در دلم نقش دگر نتوان کشید

ما کجا دست گریبان پاره کردن از کجا
تا نباشد فرصتی آه از جگر نتوان کشید

چشم و دل پوشیده می باید به راه دوستی
پرده رسوایی است در بیرون در نتوان کشید

دیده ای مطلب رواییهای نومیدی اسیر
دست از دامان آه بی اثر نتوان کشید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.