هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و تجربیات خود در رابطه با آن سخن میگوید. او عشق را شیرین میداند و هرگز تلخی آن را احساس نکرده است. همچنین، او از آرامش دل و دوری از غم صحبت میکند و اشاره میکند که در عشق، هیچگاه جبههای پر از چین و چروک (نشانهای از ناراحتی یا مشکل) ندیده است. شاعر همچنین تفاوت بین زخم و مرهم را درک نکرده و عشق را از کین و دشمنی جدا میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۷۳۱
ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانستم
دل آسوده را از خاطر غمگین ندانستم
دمی با خواب راحت دیده من آشنا گردید
که چون جوهر به غیر تیغ او بالین ندانستم
مرا آیینه دل خضر راه سینه صافی شد
که هرگز در محبت جبهه پر چین ندانستم
نکردم فرق زخم تیغ و مرهم در گرفتاری
ز فیض ساده لوحی مهر را از کین ندانستم
دل آسوده را از خاطر غمگین ندانستم
دمی با خواب راحت دیده من آشنا گردید
که چون جوهر به غیر تیغ او بالین ندانستم
مرا آیینه دل خضر راه سینه صافی شد
که هرگز در محبت جبهه پر چین ندانستم
نکردم فرق زخم تیغ و مرهم در گرفتاری
ز فیض ساده لوحی مهر را از کین ندانستم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.