۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۶۱

همه نازی نیاز می بینی
شوخی و امتیاز می بینی

سوخت دل مغز استخوان مرا
شمع خلوت گداز می بینی

با نگه آشنا نمی گردد
چشم الفت نواز می بینی

در میان سهی قدان خود را
چقدر سرفراز می بینی

عالم از طره تو سنبل کار
باغ عمر دراز می بینی

زور بازوی نازها دیدی
امتحان نیاز می بینی

مژه در گرد فتنه پنهان است
گوشه چشم راز می بینی

کشور اشک و آه ماست اسیر
به نشیب و فراز می بینی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.