۱۵۳ بار خوانده شده
اشکم به گلشن دل صد پاره می رود
حسرت به باغبانی نظاره می رود
برق نگاه گرم تو آیینه را گداخت
آتش به چشم روشنی خاره می رود
در گلشنی که دود بجوشد ز رنگ گل
خون فسرده از رگ فواره می رود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
حسرت به باغبانی نظاره می رود
برق نگاه گرم تو آیینه را گداخت
آتش به چشم روشنی خاره می رود
در گلشنی که دود بجوشد ز رنگ گل
خون فسرده از رگ فواره می رود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.