۱۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵

ای دموکرات بت با شرف نوع پرست
که طرفداری ما رنجبران خوی تو هست

اندرین دوره که قانون شکنی دلها خست
گر ز هم مسلک خویشت خبری نیست بدست
شرح این قصه شنو از دو لب دوخته ام
تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته ام

ضیغم الدوله چو قانون شکنی پیشه نمود
از همان پیشه خود ریشه خود تیشه نمود

خون یک ملت غارت زده در شیشه نمود
نی ز وجدان خجل و نی ز حق اندیشه نمود
به گمانش که در امروز مجازاتی نیست
یا به فرداش بر این کرده مکافاتی نیست

تاخت در یزد چنان خنک ستبدادی را
کز میان برد به یکبارگی آزادی را

کرده پامال ستم قریه و آبادی را
خواست تا جلوه دهد مسلک اجدادی را
ز آنکه می گفت من از سلسله چنگیزم
بی سبب نیست که چنگیز صفت خونریزم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴ - مسمط وطنی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶ - مسمط ذوقافیتین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.