هوش مصنوعی: این شعر به انتقاد از ضیغم‌الدوله، یک قانون‌شکن و ستمگر، می‌پردازد که با اعمال ظالمانه خود، آزادی مردم یزد را نابود کرد و به روستاها و آبادی‌ها آسیب رساند. شاعر با اشاره به پیشینه خونریزی او، از بی‌وجدانی و بی‌تفاوتی او به حقوق مردم انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل انتقادات تند از ظلم و ستم است و ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال سنگین یا نامناسب باشد. همچنین، اشاره به خشونت‌های تاریخی مانند چنگیز ممکن است نیاز به درک بالاتری از مفاهیم اجتماعی و تاریخی داشته باشد.

شمارهٔ ۵

ای دموکرات بت با شرف نوع پرست
که طرفداری ما رنجبران خوی تو هست

اندرین دوره که قانون شکنی دلها خست
گر ز هم مسلک خویشت خبری نیست بدست
شرح این قصه شنو از دو لب دوخته ام
تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته ام

ضیغم الدوله چو قانون شکنی پیشه نمود
از همان پیشه خود ریشه خود تیشه نمود

خون یک ملت غارت زده در شیشه نمود
نی ز وجدان خجل و نی ز حق اندیشه نمود
به گمانش که در امروز مجازاتی نیست
یا به فرداش بر این کرده مکافاتی نیست

تاخت در یزد چنان خنک ستبدادی را
کز میان برد به یکبارگی آزادی را

کرده پامال ستم قریه و آبادی را
خواست تا جلوه دهد مسلک اجدادی را
ز آنکه می گفت من از سلسله چنگیزم
بی سبب نیست که چنگیز صفت خونریزم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴ - مسمط وطنی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶ - مسمط ذوقافیتین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.