هوش مصنوعی: این شعر از ناامیدی و یأس شاعر نسبت به وضعیت ایران و ایرانیان سخن می‌گوید. شاعر به انتقاد از وعده‌های بی‌پایه و اغفال ملت پرداخته و از دست رفتن استقلال کشور و ناکارآمدی نظام عدلیه را بیان می‌کند. همچنین، به دخالت بیگانگان در امور کشور اشاره کرده و از قطع امید از سیاست‌های موجود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل انتقادات سیاسی و اجتماعی عمیق است و درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آگاهی سیاسی دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۲ - ماده تاریخ، انحلال عدلیه نقل از جنگ خطی کوهی کرمانی

تا به کی داری به ایران و به ایرانی امید
تا به کی گوئی که صبح دولت ایران دمید

تا به کی گوئی که آب رفته باز آید بجوی
تا به کی باید از این الفاظ بی معنی شنید

تا به کی باید که ملت را نمود اغفال و رنگ
تا به چند این ملت بی مغز را دادن نوید

مملکت یکباره استقلال خود از دست داد
شاهباز سروری از بام ایرانی پرید

یک نظر بنما به عدلیه ببین داور چه کرد
با تمام آن هیاهو با همه وعد وعید

گر نقاب از چهره این عدل بردارند خلق
رشته را بی پرده دست اجنبی خواهند دید

این هیاهو از برای خدمت ایران نبود
کرد از ما این سیاست عاقبت قطع امید

سال تاریخش شنیدم از سروش غیب گفت
داوری بی دادگر عدلیه را بر گه کشید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳ - رباعی مستزاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.