هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر به عشق و وابستگی شدید خود به معشوق اشاره میکند و بیان میکند که هیچ چیز دیگری در زندگیاش مهم نیست جز عشق و حضور معشوق. او از غم هجران و بیقراری ناشی از عشق سخن میگوید و تأکید میکند که هیچ بندهای به اندازه او وفادار و بیچاره نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۷۳
ای که پنداری که ما را جز تو یاری هست نیست
یا مرا غیر از غم عشق تو کاری هست نیست
دستم از غم گیر ای دلبر که افتادم ز پای
زآنکه ما را در جهان جز تو نگاری هست نیست
گر چو چنگم می زنی ور می نوازی همچو نی
ای که خواهی گفت ما را از تو عاری هست نیست
بار بسیارست بر جان من مسکین ز غم
هیچ باری چون غم هجرانت باری هست نیست
چشم مستش برد خواب از چشم بیداران ولیک
همچو زلف سرکش او بی قراری هست نیست
گر تو گویی بر دلم از تو جفایی نیست هست
در بلای عشق چون من بردباری هست نیست
بندگان بسیار داری در جهان بهتر ز من
بنده ی بیچاره باری در شماری هست نیست
یا مرا غیر از غم عشق تو کاری هست نیست
دستم از غم گیر ای دلبر که افتادم ز پای
زآنکه ما را در جهان جز تو نگاری هست نیست
گر چو چنگم می زنی ور می نوازی همچو نی
ای که خواهی گفت ما را از تو عاری هست نیست
بار بسیارست بر جان من مسکین ز غم
هیچ باری چون غم هجرانت باری هست نیست
چشم مستش برد خواب از چشم بیداران ولیک
همچو زلف سرکش او بی قراری هست نیست
گر تو گویی بر دلم از تو جفایی نیست هست
در بلای عشق چون من بردباری هست نیست
بندگان بسیار داری در جهان بهتر ز من
بنده ی بیچاره باری در شماری هست نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.