۱۲۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵۴

مرا خیال تو تا در ضمیر خواهد بود
گمان مبر که ز عشقم گزیر خواهد بود

هوای مهر دل من ز جان و دل شب و روز
مدام در پی ماه منیر خواهد بود

من از جفای تو روی از درت نگردانم
که هر چه دوست کند دلپذیر خواهد بود

مرا به ماه و ستاره نظر کجا باشد
چو در خیال من آن بی نظیر خواهد بود

چو رو به کعبه ی جان کرده ام به پای دلم
تمام خار مغیلان حریر خواهد بود

عزیز من دل من در چه زنخدانت
به سان یوسف مصری اسیر خواهد بود

نظر ز روی جوانان جهان نخواهد داشت
گرش هزار غم از چرخ پیر خواهد بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.