هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد عشق و فراق می‌نالد و بیان می‌کند که با وجود بی‌مهری معشوق، عشق او در جانش بیشتر می‌شود. او از غم و اشک‌هایش می‌گوید و امیدوار است که عاقبت این عشق را ببیند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید مناسب مخاطبان با درک ادبی بالاتر است.

شمارهٔ ۶۷۹

هردم از عشقت دلم خون می شود
خون دل از دیده بیرون می شود

روی من چون کهربا گشت از غمت
وز سرشکم باز گلگون می شود

گرچه یادم بر دلت کمتر بود
مهر تو بر جانم افزون می شود

از وصالت چون الف بودم کنون
در فراقت پشت من نون می شود

گرچه با ما داشتی میلی چه سود
هر زمان طبعت دگرگون می شود

ای دل از دلبر مبین این جورها
این همه از بخت وارون می شود

جان و دل در کار عشقت کرده ام
تا ببینیم عاقبت چون می شود

دلبر سنگین دل از ما فارغست
گر جهانی را جگر خون می شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.