هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و بلندی قامت معشوق خود اشاره می‌کند و او را با سرو و خورشید مقایسه می‌کند. سپس از غم فراق و بی‌توجهی معشوق می‌نالد و به حالت خود مانند شمع سوخته و کبوتر گرفتار اشاره می‌کند. در نهایت، از عشق و نیاز خود به معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۷۸۴

در بوستان حسن بگفتم به سرو ناز
پیش قدش تو بیش به بالای خود مناز

در قامتش نگه کن و انصاف خود بده
کز قدّ اوست سرو چمن جمله سرفراز

آری چو دید عارض خورشید منظرت
ماه دو هفته از غمت افتاد در گداز

یک روز یاد بنده نکردی ز راه لطف
آخر ببین که چون گذرانم شب دراز

مانند شمع تا به دم صبح در لگن
بنشسته تا رقیب سرم می برد به گاز

محراب ابرویت که مرا قبله ی دلست
آیم به صبح و شام در آن قبله در نماز

گرچه نماز ما که پذیرد به صبح و شام
ماییم معتکف به در پرده ی نیاز

آن سرو راستی که به عالم پناه ماست
از ما چراست سایه ی رحمت گرفته باز

مسکین کبوتری چو دلم نیست در جهان
افتاده از فراق تو در چنگ شاهباز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.