۱۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲

ای خجسته نهاد فرّخ رای
روز نوروز بر تو میمون باد

ای همای سعادت ابدی
روزگارت همه همایون باد

کمترین بنده تو جمشیدست
کمترین چاکرت فریدون باد

هر مرادی که از جهان طلبی
یاورت کردگار بی چون باد

هرکه از دولت تو شاد نگشت
خاطر او همیشه محزون باد

وآنکه را آبرو نه از در تست
چشمش از خون دل چو جیحون باد

هرکه با تو دلش نه چون الفست
پشت عیشش همیشه چون نون باد

غم و اندیشه در دلت کم باد
عمر جاوید و جاهت افزون باد

بی نسق شد جهان ز مردم دون
خاک در چشم مردم دون باد

وآنکه از غصّه جان من خون کرد
دلش از جور چرخ پرخون باد

اخترش تیره باد و طالع نحس
عشرتش تلخ و بخت وارون باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.