۲۱۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵

مرا دل نه و دردهای دلی
که عاجز شدستم ز درمان خویش

ندانم من خسته آن کیم؟
که باری نیم بی گمان آن خویش

تن و جان خود می خورم در عنا
چو شمعم همه ساله مهمان خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.