۱۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸

دمت دمعی با جفان و لست مذنب جانی
و صارالقلب مشعوفا بالفاظ کمر جان

مرا بیدل چه می داری اگر چه دیده و جانی؟
ز جانت دوستر دارم مرا چندین چه رنجانی؟

لئن الف النوی قلبی بحب الوصل انسانی
کذالم یستوجب علیه کل انسان

مرا گفتی بریزم من ز غم خونت به آسانی
فدای خاک پای تو بدینم چند ترسانی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.