۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۳

دوش ار چه دلم ز درد هجران پر بود
اندیشه من درازی شب بفزود

سودا زده می شدم و لیکن دم صبح
در کار خلاصم ید بیضا بنمود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.