هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش دوست و نکوهش دشمن می‌پردازد. در آن از مفاهیمی مانند عید، بهمن، پیغمبر، و طبیعت استفاده شده است. شاعر از قدرت و عدالت خداوند سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که دشمنان هرگز نمی‌توانند بر فرد پیروز شوند. همچنین، به موضوعاتی مانند شادی، سور، و فتح اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۱۳۹ - فی المدیحه

ایکام دل دوست و بلای دل دشمن
روزه شد و دیمه شد و عید آمد و بهمن

رسم اندر پیغمبر و بهمن تو بجای آر
هم سیرت پیغمبر و هم سیرت بهمن

بر سیرت آن هستی و بر کرده او نیز
بر سیرت این باش و بر آن کرده همی تن

از خصم میندیش و درافکن بقدح می
وز می برخان رنگ گلسرخ بیفکن

از شادی و از سور مپرداز بکاری
تا آنکه بپردازد بدخواه بشیون

گردون ز زمین دور کند گردن آن پست
کز کام و هوای تو بگرداند گردن

آنکس که ز دل خرمن تو سوخته خواهد
هم سوخته دل گردد و هم سوخته خرمن

بی کام تو یک مرد خراسان بقضا شد
یکره نتوانست گشاد از همه ارمن

با کام تو صد مرد خراسانی هر سال
دراعه بکردند پی فتح ملون

بدخواه تو فن دارد و تو فر خداوند
با فر خداوند فنا زاید از آن فن

خواهد که عدو از تو برد سود بچاره
کی کوه هماون بتوان سود بهاون

نتوان ستد از شیر بروباه نیستان
نتوان ستد از باز بدراج نشیمن

شاها بمثل دولت تو زرین جام است
جامی است بلورین بمثل دولت دشمن

چون بشکند آن زرگر از آن به کندش باز
چون بشکند این دیوش نتواند بستن

دولت بتو آرام کند ملک بدولت
همچون بخرد جان کند آرام و بجان تن

چونانکه ز گلشن تو سوی میدان آئی
از میدان دشمنت نیاید سوی گلشن

گر خصم تو آن چهره رخشانت ببیند
بر دیده او تیره شود عالم روشن

با مهر تو گردد بمثل ارزن چون کوه
با کین تو گردد بمثل کوه چو ارزن

نز خصم تو فتح آید و نز حاسد تو سعد
نی مرده شود زنده و نی مرد شود زن

چندانت بقا باد بشاهی و بشادی
کاتش نشود آب و نگردد شبه آهن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸ - در مدح ابوالحسن علی لشگری
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰ - در شکایت از معشوق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.